
کس حتی تصورش را هم نمی کرد که جشن تولد کاترینا کایف یکی از ستاره های بالیوود به میدان جنگ دو تن از بازیگران معروف بالیوود یعنی شاهرخ خان و سلمان خان تبدیل شود. ناگفته نماند که این بحث و مشاجره باعث ایجاد دودستگی در صنعت بالیوود شد.
این مهمانی را سلمان خان در 16 ژوئیه به مناسبت تولد دوست دخترش کاترینا ترتیب داده بود.اما متاسفانه خود وی آن را تبدیل به یک میدان جنگ کرد.
گفته می شود که سلمان از ابتدای مهمانی با شاهرخ خان درباره شو های تلویزیونی شان صحبت می کرد.همان طور که می دانید در حال حاضر هر دوی آنها مجری دو شوی تلویزیونی هستند.سلمان مجری شوی "داس کا دام" و شاهرخ خان مجری شوی تلویزیونی "کیا آب پنچوی بس هه تز هه"می باشند. حاضران این مهمانی گفته اند که عامل اصلی این مشاجره سلمان بوده است. وی ادعا کرده است که شوی تلویزیونی وی طرفداران و تماشاچیان بیشتری نسبت به شوی شاهرخ خان دارد و با گفتن این حرف باعث ناراحتی شاهرخ خان می شود.
سلمان خان شاهرخ را با گفتن این جمله "با اینکه تو یک سوپر هستی اما هیچ وقت نمی توانی یک مجری خوب باشی و برنامه تلویزیونی تو هیچوقت پرطرفدار نخواهد شد" شاهرخ خان را به تمسخر گرفت.
شاهرخ خان در ابتدای امر به حرفهای سلمان خان اهمیت نمی داد اما دید که سلمان ول کن نیست. دعوای اصلی وقتی شروع شد که شاهرخ خان درباره دوست دختر قبلی سلمان خان یعنی آیشواریا رای نظرداد و وقتی عنوان کرد که علت قطع این رابطه اخلاق بد سلمان خان و رفتار عصبی وی با آیش یوده است،دعوایشان شدت گرفت.
دعوا آخر شب و زمانی که اکثر مهمان ها مجلس را ترک کرده بودند ،رخ داد.
گفته می شود در این میان امیر خان خیلی تلاش کرده است که به مشاجره ی آنها پایان بدهد و بینشان صلح و آشتی برقرار کند اما گویا وی موفق نشده است.
بعد از این ماجرا میان دست اندرکارن بالیوود دو دستگی ایجاد شد.بسیاری طرف سلمان را گرفتند و بسیاری دیگر حمایت خود را از شاهرخ خان اعلام کردند.
سلمان که به خاطر وفاداری به دوستانش زبان زد خاص و عام است از طرف دوستان قدیمی اش از جمله کارینا کاپور و آکشی خانا تماس های تلفنی بسیاری در یافت کرده که در آن حمایت صد در صدشان را از سلمان اعلام کرده اند.
حتی فردای آن زاید خان نیز طرف سلمان را گرفت. رانبیر کاپور نیز که در فیلم "ساواریا "با سلمان همبازی بوده اولین تازه وارد بالیوود است که خود را به این میدان جنگ وارد کرده و حمایت خود را با تماس تلفنی به سلمان و همدردی با او ،اعلام کرده است.
اما خیلی جالب است ،وقتی خبرنگاران از کاترینا کایف که نزدیک ترین شخص به سلمان خان و دوست دخترش می باشد علت اصلی دعوا سوال شده ، وی سکوت کرده است و بعد از آن جریان سعی می کند کمتر در جمع عمومی ظاهر شود تا از وی در این رابطه سوالی نشود.
اما همانطور که سلمان خان طرفداری خاص خودش را دارد حتما شاهرخ خان نیز همینطور است. اما جالب است بدانید که بیشتر حامیان شاهرخ خان پیشکسوتان بالیوود هستند و بیشتر آنها کارگردان یا تهیه کننده می باشند.جاوید اختر ،یاش چوپرا از اولین کسانی هستند که به حمایت شاهرخ برخاسته اند.علاوه بر آنها کارن جوهر ،فرهان اختر و ساجد خان پشتیبانی خود را از شاهرخ خان نشان داده اند.کونال کولی نیز با شاهرخ خان تماس گرفته تا مطوئن شود حال وی خوب می باشد.
یکی از دست اندرکارن بالیوود می گوید "اگرچه سلمان حمایت و پشتیبانی بازیگران را از آن خود کرده است اما کارگردان ها و تهیه کنندگان اکثرا حامی شاهرخ خان هستند.
اکثر کله گنده ها و بزرگان بالیوود در جشن تولد کاترینا حضور داشتند.افرادی چون امیرخان ،شاهر خان ،کارینا کاپور ،سیف علی خان،کارن جوهر،راج کمار سانتاشی ،کونال کلی ،سلیم خان ،سهیل خان ،ارباز خان ،نیکیل ادوانی،پراکش جا،دیوید داوان ،آنیز بزمی ،منمهان شتی و در این مراسم ش
از آنجا که "ام شانتی ام" از بزرگ ترین پروژه های سینمایی بالیوود محسوب می شود از زمان تعیین نام فیلم گرفته تا ثبت تاریخ اکران و به روی پرده رفتن آن تبلیغات وسیعی در تلویزیون و مطبوعات صورت گرفت و این شاهرخ خان بود که پی در پی در برنامه های تلویزیونی و نشست های مطبوعاتی حاضر می شد و با اکران فیلم و برگزاری مهمانی مخصوص آن در لندن شاهرخ خان دست نیافتنی تر از همیشه به نظر می رسید و دیدن او حتی برای یک دقیقه امری محال. اما با این حال چون از علاقه شدید شما عزیزان به سلطان بالیوود به خوبی آگاهیم تمام تلاش خود را به کار بستیم تا موفق به دیدار وی در منزلش شدیم وملاقاتی کوتاه ولی صمیمانه با او داشتیم و گفتگوی مختصر ما با او را می خوانید.
اگر واقعا مانند کاراکتر"ام شانتی ام" در دهه 70 زندگی می کردید و یک بازیگر سیاهی لشکر بودید آیا هرگز فکر می کردید که روزی به مقامی که اکنون دارید دست بیابید و لقب سلطان بالیوود را از آن خود کنید؟
نه من اصلا نمی توانم فکرش را بکنم که در آن دهه چه نوع بازیگری می بودم اما وقتی قدم به عرصه بالیوود گذاشتم هرگز فکر نمی کردم که روزی لطف خدا این قدر شاملم حالم شود و نعمت به این بزرگی را به من عطا کند. من فکر نمی کنم که الان به خاطر خودم، شاهرخ خان هستم بلکه از خدا شکر گزارم و فکر می کنم همه و همه لطف خدا و دعای پدر و مادرم و لطف مردم بوده است که مرا به این جا رسانده. من فقط به فکر این بوده و هستم که سخت کار کنم و هر چه بلدم در طبق اخلاص بگذارم.
خداوند هم حتما شما را لایق چنین نعمت هایی دانسته است. با توجه به این که "ام شانتی ام " محصول جدید کمپانی فیلمسازی شما (ردشیلیز) است و این قدر گسترده مورد استقبال قرار گرفته و در گیشه موفق شده، چه آینده ای را برای کمپانی خود می بینید و چه نقشه هایی در سر دارید؟
من برای این کمپانی خیلی رویا ها دیده ام. قبل از هر چیز دوست دارم این شرکت در امر جلوه های ویژه بیشتر فعالیت و پیشرفت کند. همان طور که در فیلم هایی مانند "ام شانتی ام" ،"دون"،"معما"،"جووم برای جووم"، "جلو بزن هندوستان"،کمپانی من ساخت جلوه های ویژه را به عهده داشته است.ایده دیگر من کار در تلویزیون است. تهیه کنندگی برنامه های تلویزیونی و پشتیبانی از بازیگران تازه وارد به بالیوود. دوست دارم با این کمپانی هر سال چند فیلم ارائه دهم یکی در قالب بازیگر و3-2 در فالب فرصت دادن به کارگردانان جوان. این کمپانی در حال حاضر بیش از صد کارمند دارد و قصد دارم بیشتر توسعه اش دهم. تجارت خوبیست و من این کار را دوست دارم. مدت شش سال است که این کمپانی فعالیت می کند و تا به هم کارش خوب بوده و فیلم هایی مثل"آشوکا"،"چلته چلته"،" معما"،
"مه هونا" و "ام شانتی ام " را تولید کرده است. حال این فیلم ها چه پر فروش و چه کم فروش هر کدام حرفی برای گفتن داشته اند.
آیا در طول دوران فیلمبرداری" ام شانتی ام" لحظات خاصی بود که بعد ها از آن به عنوان خاطره یاد کنید؟
در واقع ما این فیلم را در یک لوکیشن و استودیو بسیار بزرگ انجام دادیم که فکر می کنم بزرگ ترین استودیو هند باشد. صحنه های مشکل هم در فیلم داشتیم مثل صحنه آتش سوزی فیلم که باید قهرمان داستان از داخل آن می پرید. صحنه های کمدی هم داستیم. تمام عوامل فیلم مثل یک خانواده بودیم. من، فرح خوان ، آرجون رامپال،دیپیکا، شریاس و ... خیلی به هم نزدیک بودیم درست مثل اعضای یک خانواده. نکته دیگر اینکه خوشبختانه تمام فیلمبرداری در بمبئی انجام شد و مجبور به مسافرت نبودیم با تمام بازیگران فیلم صحنه های مختلفی داشتم و کل کار خاطره انگیز بود.
سکانس های مورد علاقه شما در "ام شانتی ام" کدام ها هستند؟
از سکانس های مورد علاقه من سکانسی که کاراکتر
"ام" برای اولین بار "شانتی" را از نزدیک می بیند آنجا که "شانتی" از ماشین پیاده می شدو و نواآهنگ
"آکومه تری" آغاز می شود و دیگر صحنه مورد علاقه من صحنه ای است که "ام"با تمام تلاشی که برای ابراز علاقه به"شانتی" می کند فقط دهانش باز و بسته می شود اما حرفی نمی زند.
فیلم بعدی شما چیست و با چه کسی کار خواهید کرد؟
چند فیلم نامه پیشنهاد شده که می خوانم و بعد تصمیم خواهم گرفت.اما در آگوست سال بعد احتمالا فیلمی با کارن جوهر خواهم داشت به نام " اسم من خان است". در حال حاضر هم در فیلم "رب نه بنایا جوری" بازی می کنم.
راستی شما تا به حال فیلم ایرانی دیده اید؟
یکی دو فیلم دیده ام اما متاسفانه نام هایشان در خاطرم نیست اما فکر می کنم که سینمای ایران سینمای بسیار خوبی است. یکی از آن فیلم هایی که دیدم راجع به یک پسر جوان و خانواده اش بود و کارگردانش هم یک خانم بود . فیلم بسیار زیبایی بود . راستی اسم خودم هم فارسی است پدر همیشه به من می گفت که شاهرخ نامی است فارسی، اتفاقا کمی فارسی بلد بودم و یک جمله هم از او در خاطره مانده که نمی دانم درست تلفظ می کنم یا نه. به هر حال سینمای ایران بسیار سینمای خوبیست و فکر می کنم بیشتر فیلم های هنری می سازند تا تجاری. به نظرم فیلم های ایرانی به دل انسان راه پیدا می کنند و قلبت را لمس می کنند. احساسات قوی و ذهنیت خوبی در فیلم های ایرانی است . داستان های ساده را به خوبی بیان می کنند طوری که انسان دوست دارد آنها را برای بچه هایش تعریف کند. من واقعا دوست دارم به ایران سفر کنم. همسرم هم بسیار مشتاق است و نشانه اش هم این فرش ایرانی است که خریده و در این اتاق پهن کرده است ان شاا... که می آییم.
ما هم بی صبرانه منتظریم که به ایران بیایید و مهمان ما باشید.
ان شاا... ان شاا... واقعا می خواهم بیایم پدرم هم خیلی از آنجا تعریقابل توجه علاقمندان شاهرخ خان:
مثل اینکه طرف داران شاهرخ خان آنقدر به فیلم های او علاقمند هستندکه یک کمپانی پخش فیلم تصمیم گرفته تا اولین حضور او در سینما و تلوزیون را طی 2 CD که در کل شامل 7 قسمت از سریال Fauji است دوباره ترجمه و به فروش برساند!
ولی حتما به یاد ماندنی خواهد بود!
ف می کرد.رکت کرده بودند.
شاهرخ در يک نگاه:
نام : شاهرخ خان
لقب : سلطان خان ، کينگ خان و SRK
تاريخ تولد : 2 نوامبر 1965
محل تولد : دهلي نو
مليت : هندوستاني
مذهب : مسلمان
قد : 176 سانتي متر
مدرک تحصيلي : ليسانس اقتصاد و فوق ليسانس فيلم سازي
محل تحصيل : کالج هنسراج
شغل : بازيگر و داراي کمپاني فيلم سازي
نام پدر : مرحوم تاج محمد خان
شغل پدر : وکيل ، مبارز و دارنده يک شرکت حمل و نقل
نام مادر : لطيف فاطمه ( فاطيما بيگم )
شغل مادر : دادرس دادگاه
نام خواهر : شهناز لالا
نام برادر : ندارد .......
نام همسر : گوري چيپر بعد از ازدواج گوري خان
شغل همسر : طراح لباس و تهيه کننده ( مه هونا )
نام فرزندان : ارين خان و سوهانا خان
غذاي مورد علاقه : مرغ سوخاري
نوشيدني مورد علاقه : پپسي کولا
ورزش مورد علاقه : کريکت
مکان مورد علاقه براي تعطيلات : گوا و لندن
تفريح مورد علاقه : مطالعه ، گردش در اينترنت
ماشينش : بي ام و ، سانترو و هيوندا
زوج متناسب : کاجول
بازيگران زن مورد علاقه براي نقش مقابلش : مادهوري ، جوهي ، کاجول ، پريتي ، راني
دوستان صميمي : اميتا ، سلمان ، مادهوري ، راني و پريتي و کارن جوهر
بازيگر مرد مورد علاقه : اميتا ، ديليپ کمار ، ريشي کاپور ، امير خان و اکشي کمار
بازيگر زن مورد علاقه : ممتاز
اولين حضور جلوي دوربين : نقش يک افسر در فيلم فيوجي با نام ابي مانيو
اولين فيلمش : ديوانا در سال 1993
به ياد ماندني ترين فيلمش : دلواله دلهينا ليجانگه
حقايق تلخ و شيرين از زندگي پر ماجراي شاهرخ خان:
شاهرخ خان بازيگري اش را مديون هيما ماليني است که استعداد بازيگري او را کشف کرد .
شاهرخ در مدرسه سنت کلومبا در دهلي نو تحصيل کرد و به عنوان بهترين شاگرد مدرسه عنوان
( شمشير افتخار ) را دريافت کرد .
اگر چه نام تولدش شاهرخ است اما ترجيح ميدهد در قراردادهايش با نام « شاه رخ » ياد شود.
به همراه دوستانش عزيز ميرزا و جوهي چاوالا يک شرکت توليد فيلم به عنوان « دريمز انليميتد »
را سرپرستي ميکند .
در فيلم هاي ساخته اديتا چوپرا بدون خواندن حتي يک خط از فيلم نامه بازي ميکند .
در سال 2000 با ورود هرتيک روشن همگان موقعيتش را در باليوود مورد تزلزل دانستند .
در سال 2004 از سوي مجله تايم به عنوان يکي از 20 چهره قهرمان زير 40 سال اسيا انتخاب شد.
درست در روز تولد بازيگر معروف ساموئل بيهان به دنيا امد .
پسرش ارين خان در فيلم کپي خوش کپي غم نفش کودکي کاراکتر وي را بازي کرد .
يک کمپاني حمايت از فيلم سازان جوان به نام « رد چيليز اينتر تاينمنت » را به همراه همسرش
اداره ميکند .
عاشق بازيهاي کامپيوتريست .
در دوران مدرسه زبان هنديش بسيار ضعيف بود اما مادرش از او قول گرفت که اگر با نمره خوبي در اين درس قبول شود اورا به سينما خواهد برد و شاهرخ به خاطر علاقه اش به اين هنر شرط را پذيرفت
و موفق شد.
با پريتي زينتا و جوهي رفت و امد خانوادگي دارد .
شاهرخ خان موفقيت چشمگيرش را بعد از استعداد خدادادي مديون کمپاني ياش چوپرا و کارگردان
بزرگ کارن جوهر ميباشد .
شاهرخ خان از جمله معدود بازيگراني است که با بيش از دو دهه حضور در سينما هيچ شايعه اي مبني بر رابطه با بازيگران زن نداشته !!!!!! فقط در مقطع کوتاهي رابطه او با کاجول به گوش ميرسيد
که با واکنش شديد شاهرخ و کاجول روبه رو شد . وبراي هميشه به فراموشي سپرده شد .
ويلايي در ساحل دبي در امارات متحده عربي خريداري کرده است .
مجري يک مسابقه معروف با عنوان « کائون بانگا کروپارتي » است .
خانواده اش از اهالي « کيسا کاهاني بازار » در پيشاور بودند .
دوران کودکي اش را براي تعطيلات در حيدر اباد ميگذراند و اکثر فاميل هاي مادري اش به انجا تعلق دارند .
از درد شديد و مزمن کمر رنج ميبرد .
سگي به نام چوباکا دارد .
سال 2006 در يک درگيري يکي از محافظينش به دست محافظ ديگرش با شليک گلوله از پا در امد !!!!!
در طي 16 سال 6 بار برنده جايزه بهترين بازيگر مرد از سوي جشنواره فير شد که البته با اين حساب دو عنوان ديگر از ديليپ کمار کمتر دارد .
هنگام اجراي کنسرتش در سريلانکا يک بمب گذاري در محل اجراي کنسرت وي باعث مرگ چندين
نفر شد .
او طبق امار مجله معتبر تايم با داشتن 3/6 ميليارد هوادار و تماشاگر در سرار جهان پر بيننده ترين
ستاره دنياست .
در سال 2002 لقب ششمين مرد برتر اسيا را از جانب مجله جادن دريافت کرد .
در مارس 2006 يک مجسمه از او وارد مجسمه هاي مومي مادام توسو در موزه معروف اين خانم در لندن انگلستان شد پيشتر مجسمه هاي اميتا باچان و ايشواريا راي باچان هم وارد موزه شده بودند.
شاهرخ جزء بازيگراني است که احساس نميکند قيافه خوبي دارد .
در مراسم عروسي اش او يکي از کت وشلوارهاي فيلم راجو بنگياجنتلمن را برتن داشت .
اولين فيلمي که شاهرخ در زندگيش ديده فيلم جوشيلا با بازي ديو اناند است .
از سالها پيش شاهرخ رستوراني در دهلي نو دارد.
در کلکته کلاب همه نظرها به شاهرخ وجود داردکه در سيزده دسامبر1995بعدازاکران دلواله دلهينا
لجاينگه توسط طرفدار معروفش « ارناب راي » برپا شد.
در هفتم اگوست 2002 شاهرخ با طرفدارانش درکلکته کلاب ملاقات کرد.
در اين کلاب قسمتي به نام موزه شاهرخ وجود داردکه دران تمامي اطلاعات ،عکسها ،فليمها و....وهر
چه را که مربوط به شاهرخ است نگهداري ميکنند.
بعداز عمل جراحي بر روي کمرش مدتي را به اجبار در خانه ماند وخواندن کتاب تاريخ کامل روسيه را
به پايان رساند.ومجذوب شخصيت « راسپوتين » شد.ضمنا دراين مدت يه يادگيري تدوين فيلم ،
خواندن کتابهاي اسلامي وتحقيق در مورد خاورميانه وبحران ان پرداخت .
شاهرخ خان بازيکن کريکتي در سطح جهاني است .بطوريکه سالها قبل کاپيتان تيم ملي کريکت کشورش بود!!!!!!!!!!!!!
شرکتهاي زيادي از او براي حضور در تبليغاتشان دعوت ميکنندولي اوتنها تعداد محدودي را پذيرفته
مانند: پپسي ، سانترو، اومگا وبک پاپپر .
يکي از کارهايي که در دوران تحصيل انجام مي داد اين بود که هرگاه معلم تازه اي به کلاس پاي
مي گذاشت او وانمود مي کرد که بيمار است وصرع دارد و غش مي کرد.!!!!!!!!!!!!!!!!!
اولين بار که شاهرخ شعري سرود زماني بود که يکي از خاله هايش رژ زننده اي برلب داشت و شاهرخ شعر نامناسبي در تحسين او سرود .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شاهرخ ادعا مي کند شوخ طبعي ، علاقه به باغباني و فراموشي را از پدرش به ارث برده است .
داستاني وجود دارد که مي گويد: شاهرخ اهنگ کلاسيک ومعروف اگوري تراگااوبلا از فيلم چيست چور
راهميشه براي گوري زمزمه مي کندواولين بار نيز با خواندن اين شعر از اوخواستگاري کرد.
جمله هميشگي شاهرخ براي طرفدارانش :
هيچ چيز در هيچکس ان قدر ارزش ندارد که مورد تقليد يا هم چشمي قرار بگيرد اگر ميخواهيد طرفدار من باشيد، اما از کشيدن سيگارخودداري کنيد .خيلي ها هستند که سيگار را جزوي لاينفک از من
مي دانند،ورسم سيگار کشيدن را شاهرخيسم مي نامند که واقعا درد اور است
شاهرخ بازيگري است که هيچگاه دست از تواضع وفروتني برنمي دارد.ااو همه جا عنوان کرده که کاش
مي توانست مانند بازيگراني چون رابرت دونيرو، اميتا باچان وامير خان بازي کند.!!!!!!!!
شاهرخ خان بدترين خاطره زندگي اش را فوت پدرش بر اثر سرطان در سال 1981 و فوت مادرش
در سال 1990 ميداند .
او بهترين خاطره زندگي اش را ازدواج با گوري ، دريافت اولين جايزه فيلم فير را ميداند.
بهترين خاطره دوره بازيگري اش هم بازي شدن با پسرش در فيلم کپي خوش کپي غم است .
اشنايي بيشتر با گوري خان:
گوري چيپر در هشتم اکتبر 1970 در هندوستان پا به عرصه گيتي نهاد.
او دختر افسر بازنشسته رامش چيپر مي باشد.
گوري در يک خانواده برهما به دنيا امد.
خانواده اش گياهخوار بودند ومعبدي براي انجام مراسم مذهبي در خانه داشتند.
گوري ازدانشجويان ممتاز دانشگاه بود که هيچ علاقه اي به هنر ومخصوصا سينما نداشت .
مادر گوري زني باتعصب به دين ومذهب بود .بطوريکه مانع اصلي ازدواج دخترش با شاهرخ خان بود.
ولي رامش چيپر مخالفتي با اين وصلت نداشت .
شاهرخ خان هم چون ديگر بازيگران معروف هند زندگي سالمي داردوهميشه بدور از جنجالهاي معمول
ستارگان سينماست .
داستان اشنايي شاهرخ وگوري :
شاهرخ براي اولين بار در سال 1986 هنگامي که با دوستانش يه يک سفر تفريحي در شهري ساحلي رفته بود متوجه دختري ميشودکه سرش را از روي کتاب بر نمي دارد .هيچ يک از دوستانش ان دختر را نمي شاختند.و خود شاهرخ هم خجالت مي کشيد نام ان دختر را بپرسد.اين ماجرا تمام ميشود تا اينکه ................
چند ماه بعدماجراي يک مهماني دانشگاهي پيش مي ايد ، در اين مدت فکر ان دختر از ذهن شاهرخ
دور نشده بود .!!!!!!!!
اما ناگهان دران مهماني باز بهم برخورد ميکنند.واين بار شاهرخ دلش رابه دريا مي زندواز گوري
خواستگاري ميکند.
گوري از مهرباني وصداقت شاهرخ خوشش امد و به او پاسخ مثبت داد ولي دو مشکل اسا سي برسر
راهشان وجود داشت .اول کار شاهرخ ودومي که مهمتر بود اين بود که شاهرخ مسلمان وگوري برهما بد وبا توجه به اينکه مذهب در هندوستان يکي از مسائل اصلي وکليدي ازدواج بود.اين وصلت را ناممکن به نظر مي رساند.
اما شاهرخ وگوري واقعا همديگر را عاشقانه دوست داشتند و نااميد نشدند.تا جايي که قرار شد بطور
مخفيانه با هم ازدواج کنند.اما در اخرين دقايق رضايت دو خانواده در برابر اصرار اين دو دلداده حاصل شد.
وسرانجام اين دو در تاريخ 25 اکتبر1991 همزمان با اوج گيري شاهرخ در حرفه اش با هم ازدواج کردند.
گوري چيپر بعداز ازدواج با شاهرخ نام خود را به گوري خان تغيير داد .
انها در مومباي ساکن شدندوچند سالي طول کشيد تا اوضاع مالي شاهرخ به حد مناسبي رسيد و
دقيقا در اوج قدرت او در سينماي هند، گوري باردار شد ودر 13 نوامبر 1997 اين زوج خوشبخت صاحب
پسري به نام ارين خان شدند.که در چند فيلم پدرش را همراهي کرده وحتي در چند کارتون همراه پدرش بجاي نقشهاي اصلي صحبت ويا دوبلوري کرده است .
سه سال بعد در 23 مي 2000 جمع خانواده شاهرخ پذيزاي يک فرزند تازه شد که اين بار دختري بود
به نام سوهانا.
خانه شاهرخ خان:
خانه شاهرخ يا همان ملک اشرافي او « مانات » نام دارد.که رو به روي درياي باندرا قرار دارد.که از
جهاتي يک منطقه توريستي هم محسوب ميشود.
يک خانه ويلايي وسيع که روزگاري متعلق به پارسيس ثروتمند بود.
مانات يک ملک ميراثي است وچنين اماکني هرگز تخريب نميشوند.وجزو مهم ترين بخشهاي شهر به
حساب مي ايد.
شاهرخ خان به همراه همسرش گوري ودو فرزندش به اضافه خواهرش شهناز خان در ان زندگي
مي کنند.
او به تازگي ساخت يک بناي جديد را در پشت ملک اغاز کرده وکه همگان ميگويند اي بنا بعنوان اداره شخصي شاهرخ ودوستان صميمي اش ، کارن جوهر وفرح خان مورد استفاده قرار خواهدگرفت .
فيلمو گرافي:
ديوانا : ريشي کاپور ، شاهرخ خان ، ديويا بهاراتي. 1992
چماتکار : شاهرخ خان ، اورميلا ماتندکار ، 1992
راجو بنگيا جنتلمن : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا و امريتا سينگ 1992
ديل اشناهه : شاهرخ ، جيتندرا ، ميتون ، امريتا سينگ و ديويا ، 1992
کينگ انکل : شاهرخ خان ، جکي شروف ، نغمه و دليپ تاهيل ، 1993
مايا ممساب : شاهرخ خان ، ديپا ساهي ، پارش راول ، 1993
بازيگر : شاهرخ خان ، کاجول ، شيلپا شتي ، دليپ تاهيل و جاني ليور 1993
دار : شاهرخ خان ، ساني دئول و جوهي چاوالا ، 1993
کپي ها کپي نا : شاهرخ خان ، تيکو ، جوهي چاوالا ، کريشنا مورتي ، 1994
انجام : شاهرخ خان ، مادهوري ديکشيت ، ديپاک تيجوري ، 1994
کاران ارجون : شاهرخ خان ، سلمان خان، کاجول ، مامتا و راکي گلزار ، 1995
زمانا ديوانا : شاهرخ خان ، راوينا تاندون ، امريش پوري ، جيتندرا 1995
گودو : شاهرخ خان ، مانيشا کويرلا ، 1995
او دارلينگ يه هاي اينديا : شاهرخ خان ، جفري ، ديپا ساهي و انو پام کر 1995
دلواله دلهينا ليجانگه : شاهرخ خان ، کاجول ، فريده جلال ، امريش پوري 1995
رام جانه : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، ويوک موشران ، 1995
تريمورتي : شاهرخ خان ، جکي شروف ، موهان ، انيل کاپور 1995
انگليش بابو دسي مم: شاهرخ خان ، سونالي بندره ، راجش واري 1996
ارمي ( حظور افتخاري ) : سري ديوي ، مونيش بهل ، 1996
چاهت : شاهرخ خان ، پوجا باهات ، انو پامکر ، راميا ، 1996
دشمن دنيا که ( حظور افتخاري ) : جيتندرا ، سومالاته ، محمود ليلا 1996
کويلا : شاهرخ خان ، مادهوري ، امريش پوري ، مونيش بهل ، رانجيت ، جاني ليور 1997
يس باس : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، گلشن ، اديتا پنچولي ، 1997
پرديس : شاهرخ خان ، ماهيما چودري ، امريش پوري ، 1997
دل تو پاگل هه: شاهرخ خان ، مادهوري ، کاريشما کاپور ، اکشي کمار ، فريده جلال ، 1997
دوپليکت : شاهرخ خان ، سونالي ، جوهي چاوالا ، فريده جلال ، مونيش بهل ، کاجول
( حظور افتخاري) ، 1998
دل سه : شاهرخ خان ، پريتي ، مانيشا کويرلا ، 1998
کوچ کوچ هوتاهه : شاهرخ خان ، کاجول ، راني ، سلمان خان ، فريده جلال ، جاني ليور 1998
بادشاه : شاهرخ خان ، تونکيل خانا ، امريش پوري ، راکي گلزار ، 1999
پير بي دل هه هندوستاني : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، جاني ليور ، دليپ تاهيل ، شاکتي کاپور پارش راول ، 2000
گجا گميني ( حظور افتخاري ) : مادوري ، شبانا ازمي ، ناصرالدين شاه ، 2000
هي رام ( حظور افتخاري ) : راني موکرجي ، هيما ماليني ، کمال حسن ، ام پوري ، 2000
جوش : شاهرخ خان ، ايشواريا ، چاندرا چورسينک ، شاراد کاپور ،2000
محبتين : شاهرخ خان ، ايشواريا ، اميتا ، ادي چوپرا ، شاميتا شيتي ، پريتي جانکياني ، جيمي شرگيل ، کيم شرما ، جوگال هانسارج ، 2000
وان تو کافور : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، جکي شروف ، 2001
اشوکا : شاهرخ خان ، کارينا کاپور ، اجيت کمار ، راهول ديو ، سورج بالاجي ،2001
کپي خوشي کپي غم : شاهرخ خان ، کاجول ، اميتا ، جايا باچان ، کارينا کاپور ، هرتيک روشن
فريده جلال ، جاني ليور ، 2001
هم توم هاري هه صنم : شاهرخ خان ، مادهوري ، سلمان ، ايشواريا ، 2002
ديوداس : شاهرخ خان ، ايشواريا ، مادهوري ، کرن کر ، جکي شروف ، 2002
هر دل جو پيار کرگا :( حظور افتخاري ) سلمان خان ، راني ، پريتي ، 2002
شاکتي : ( حظور افتخاري ) : کاريشما ، سانجي کاپور ، ننه پاتکار ، 2002
ساتيا :( حظور افتخاري ) راني ، ويوک اوبري ، 2002
چلته چلته : شاهرخ خان ، راني ، ساتيش شاه ، جاني ليور ، 2003
کال هو ناهو : شاهرخ خان ، پريتي ، سيف علي خان ، سونالي بندره ، جايا باچان ، 2003
يه لمحه جدايي که : شاهرخ خان ، راوينا و مونيش بهل ، 2004
مه هونا : شاهرخ خان ، سوشميتا سن ، زايد خان ، سونيل شتي ، امريتا رائو ، 2004
وير و زارا : شاهرخ خان ، پريتي زينتا ، راني موکرجي ، اميتا باچان ، هيما ماليني ، کرن کر ، 2004
سوداس : شاهرخ خان ، گاياتري جوشي ، راجش ويوک ، کيشوري بلال ، 2004
کوچ ميتا هوجاهه ( حظور افتخاري ) : ارشد ورسي ، ماهيما چودري 2005
کال ( حظور افتخاري ) : اجي ديوگان ، جان ابراهام ، ويوک اوبري ، لاراداتا ، ايشا دئول ، 2005
سيل سيلي ( حظور افتخاري ) : تابو ، بوميکا چاوالا ، اشميت پاتال ، ريا سن ، جيمي شرگيل ، کي کي ، سلينا جتلي ، 2005
پاهلي : شاهرخ خان ، اميتا ، راني موکرجي ، جوهي چاوالا ، سونيل شتي ، 2005
الاگ ( حظور افتخاري ) : اکشي کاپور ، وينود خانا ، ديا ميرزا ، 2006
کپي الوداع الناکهنا : شاهرخ خان ، اميتا ، ابيشک ، راني ، پريتي ، جان ابراهام ، کرن کر ، 2006
دون : شاهرخ خان ، پريانکا چوپرا ، کارينا کاپور ، ارجون رامپال ، ايشا کپي کار و ارجون رامپال ، 2006
ام شانتي ام : شاهرخ خان ، ديپيکا ، 2007
فيلم هايي که برايشان جايزه بهترين بازيگر را دريافت کرده است :
ديوانا ، دلواله دلهينا ليجانگه ، انجام ، بازيگر ، دل تو پاگل هه ، کوچ کوچ هوتاهه ،
محبتين ، کپي خوشي کپي غم ، ديوداس ، کال هوناهو ، وير و زارا ، سوداس
بهترين نقش از نگاه منتقدين : نقش وي در فيلم محبتين .
بهترين نقش از نگاه خودش : نقش او در کوچ کوچ هوتاهه
ارزشمندترين جايزه : جايزه بهترين بازيگر براي فيلم ( بازيگر )
سخت ترين نقش او از نگاه کارشناسان : نقش او در پرديس
بهترين دوران بازيگري : دهه 90
Shahrukh Khan is God !!! شاهرخ خان خداست!!!
این سر تیتر جدید ترین شماره مجله National Geographic است.بعد از آیشواریا که دختر چشم آبی هفته های اخیر غرب بود اینبار نوبت شاهرخ است که بالیوود را به عنوان یک رقیب خوب برای هالیوود معرفی کند.
مطالب این مقاله بیشتر به فیلم ویر-زارا و مراحل ساخت آن مربوط است!!!
"Kajol is a dear friend. I know her family and she has a really sweet baby. I would love to do a film with her but it depends on the director and the producer. As far as I as a producer go, I don't suggest casting. Are all of you directors listening, I would love to do a film with my buddy Kajol." Shah Rukh
در یکی از برنامه های Koffe with Karen که شاهرخ و کاجول با هم در آن حضور داشتند کارن علت اصلی اینکه شاهرخ دیگر با کاجول بازی نمیکند را جویا شد.
شاهرخ گفت: کاجول یک دوست خوب است.من خانواده اش را میشناسم و او یک فرزند زیبا دارد.من دوست دارم با او فیلم بازی کنم ولی این به کارگردان و تهیه کننده بستگی دارد.هر وقت هم که من تهیه کننده باشم .بازیگر انتخاب نمیکنم . ای بابا تمام کارگردان ها بشنوند من دوست دارم با کاجول فیلم بازی کنم.!!!