Quantcast
Channel: در زندگی فقط رانی و

Article 9

$
0
0

سلام دوستان گلم ماه رمضان   ماه نزول قران را به شما تبریک میگم امیدوارم نمازو روزه های همتون مقبول درگاه حق باشه

در حال حاضر در حال بازگشایی مدارس هستیم و من از صمیم قلبم برای همه ارزوی موفقیت دارم امیدوارم سال تحصیلی خوبی برای هممون باشه من توی مدرسه ی نمونه دولتی درس میخنم برای همین تا ۳ مدرسم و تا به خونمون برسم جنازم

از همه ی دوستان گلم که بهم توی این مدت نظر دادن ممنونم

نترسین نمی خوام این وب رو ترک کنم من پیشتون هستم فقط ممکنه دیر اپ کنم همتونو سر افطار دعا میکنمو به یاد تکت کتون هستم و همتون رو دوست دارم

رانی گل من امیدوارم به مدارج بالای هنری برسی و همیشه ملکه ی قلن منی با پرنست شاهرخ خان

میخوام نظرتون رو راجع به نقشای رانی بگید و بگید با چه فیلمی ازش خوشتون اومد یا با چه نقشی ازش دلگیر شدید بگیدا

بازی رانی را با کدام نقش مقابلش می پسندید  کدوم زوج هنری و کدوم فیلمشو دوست دارید


Article 8

Article 7

Article 6

$
0
0
 

 

به نام خدا

 

سلاممممممممممممممم دوستان گلم خوبید اخرین پنج شنبه ی  تابستون و بازگشایی مدارس رو بهتون تسلیت میگویم دیگه وسایل مدرسه رو اماده کنیم و رسما درس بخونیم

 

خوب 10 چیزی که دوست دارم

 

1.      خدا و پدر مادرم و ابجی دختر خالم مزگان

2.      رانی و شاهرخ خان واسشون میمیرم

3.      فیلمای رمانتیک هندی

4.      رمان های م. مودب پور

5.      کشک بادمجون و ماکارونی  و مرغ سوخاری و پیتزا

6.      نماز و حجاب که داشتنش برام مهمه و باعث سنگینی یه خانم میشه

7.      اهنگ های گریه دار مثل اهنگای محسن چاوشی

8.      گریه که  مامانم میگه افسرده ای اما منم مثل رانی واسه همه چی گریه میکنم اما اصلا سوسول و بچه ننه نیستم

9.      ظرف شستن و توی دی وی دی فیلم هندی نگاه کنم

 

10.  اینکه بیکار باشم و بتونم با دوستام حرف بزنم

 

 

 

10 چیزی که خیلی بدم میاد

1.      گریه کردن و بهونه   گرفتن بچه ها ی مخصوصا  زیر 5 سال

2.      پسرای سبک فشن بی ادب بی شخصیت و سوسول بچه ننه

3.      ریاضی و فیزیک

4.      مدرسه رفتن و بی حو صله درس خوندن

5.      وقتی که توی اینترنتم و یا برقا بره یا مامانم غرغر میکنه که بیا بیرون

6.      از فیلمایی که بازیگرانش خیلی مصنوعی بازی میکنند

7.      جارو برقی کشیدن

8.      پول نداشته باشم

9.       ادمای مغرور و پر تکبر

10.از اینکه ادعا کنم کسی هستم یو اینکه خودمو بگیرم

چه ها با عرض معذرت می خوام بگم که من کلکسیونی از مصاحبه های جدید و قدیم رانی رو براتون اماده کردم ببخشید که اگر تکراری بود

دوستان گلم من به شدت در این ماه مبارک رمضان کلیه درد گرفته بودم به طوری که داشتم میمردم  دکتر رفتم که اونو گفت که از کم ابی هستش  اما بد بختی من اصلا تشنم نمیشه وفقط گرسنه میشم دوم اینکه با عرض تسلیت مدارس در حال باز شدن هسند و ما هم چاره ای جز درس خوندن نداریم البته من از29 تیر تا29 مرداد مدرسه بودم اما جوش با الان فرق میکنه من هر سال این موقع یک ترسی توی دلم می افته که حد نداره

قراره سال 2009 هرتیک و کارینا با هم بازی کنند من که دلم لک زده واسه ی فیلم این دوتا واقعا که زوج هنری همدیگند من هم کارینا رو از بازیگرای قابل میدونم که جایزه امسال هم حقش بود واقعا نقشش رو خوب بازی کرد من کارینا رو بعد از رانی دوسش دارم و اصلا به نظرم مغرور نیست چون یه مقدار غرور برای خانم ها کافیه

و اینکه شاهرخ خان با نقش fashion boy ظاهر شده که من وقتی عکساشو دیدم تا مرز غش رفتم واقعا ناز شده

من میدونم که فیلم رانی با برادرش و فیلم رمانتیکی که قراره با شاهد بازی کنه مطمئننا سوپر هیت میشه ای خدا من که واسه فیلمش لحظه شماری میکنم

 

امیدوارم گردن srk  زودتر خوب بشه و هر چه زودترسر پروزه خان برن خدایا انب هم نقش داشته باشع مگه چی میشه عالی میشه  من مطمئن هستم که سینما عد از چند سال کاجول و شاه رخ رو ببینه میترکه انشالله ما که از خدامونه اگه بشه چی میشه

من مدرسه را دوست ندارم ای خدا مثل هرسال کمکم کن تا نه تنها من بلکه همه مریم جون فریده جون مایا جون ازاده و ایدا جون فرناز و پریناز دنیا داداش جعفر شیوا و شیداجون تینا و تانیا صبا رما سیما ساناز موفق بشن ابجی مهدیسم مزگان جونم

 

حالا من داداش جعفر جونم  و ازاده جون و مایا جون رو دعوت میکنم تا 10مورد از علایق و 10چیزی که بدشون میاد رو بگن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مصاحبه ازرانی موکرجی جان

تا حالا فکر کردی اگه هنرپیشه نمیشدی دوست داشتی چه کارکنی؟

دوست داشتم نویسنده باشم

رانی شما هنرپیشه ای هستی که توانایی وقدرت بازیگریتون شمارو به اوج رساندنه عوامل جانبی که یک امتیاز هرهنرپیشه زنه مثل زیباییه محض که درحال حاضر با وضعیتی که سینمای ما به خودش گرفته رکن اصلی محسوب میشه نظر خودتون چیه ؟

بله حرف شما درسته.من ازمردم هم این گونه حرفهاروشنیدم خیلی از منتقدین اوایل کارم قد کوتاه وصدای خش داره من وعیب بزرگی عنوان میکردند وبه خاطر همین به من امتیاز مناسب نمیدادنداما به یاری خدا من تونستم خوب رشد کنم وازاین بابت بسیار خوشحالم که با تواناییه ذاتی خود تونستم به اینجایی که هستم برسم .

 

آیاروابط شمابه خانم رای بهبود پیدا کرده است ؟

من با خانم رای هیچ مشگلی نداشتم امیدوارم ایشون هم ازدست من ناراحت نباشند من عادت به کینه وناراحتی ندارم(این رانی مهربان )

از چه فیلم هایی که تا به حال بازی کردی بسیار خشنود تری ودوست داری؟

به جز فیلم بلک که یه تغییر عمده در سبک کاری من بود وخیلی دوسش دارم چون هم درکنار آقای باچن بازی کردم هم کارگردانش سانجی مردی بزرگه که خوب میدونه چی میخواد به فیلم هایی که درکنار عامرخان وسلمان خان وشاهرخ خان بازی کردم هم علاقه دارم (آخ چه ماهی تودختر)

آخرین سوال :فکر میکنی شما امسال هم جایزه روببرید؟

نمیدونم ،امیدوارم هرکس لیاقت وشایستگی داره برنده بشه .

مورد خودت و کاجول بهمون بگو ایا اون باعث شده تو به این صنعت علاقمند بشی؟

اول از همه کاجول دختر عموی دوم منه و رابطه ما به خاطر شغلمون مورد توجه همه قرار گرفته.من از خانواده موکرجی امده ام و هر دوی ما از یک خون و با رنگ چشم یکسان هستیم.فقط  همین شباهت ما در همین حده.کاجل 7 سال قبل از من وارد این صنعت شده و اگر موفقیت اون باعث تشویق من برای ورودبه این صنعت می شد خیلی قبلتر این کارو انجام میدادم.قبل از کاجل ماسی من 25 سال در این صنعت بوده و من از زمانی که به یاد دارم در داخل و خارج استودیوها وقت می گذروندم اما تمام این چیزها ضامن موفقیت واطمینان برای باقی ماندن در این عرصه نیست بلکه تماما وابسته به تلاش و سختکوشی و شانس توست.عمو سالم زمانی که من بچه بودم اغلب به من می گفت من در اینده بازیگر خواهم شدو من فکر میکردم که شوخی میکند

 ایا به کاجل نزدیکی؟

تا اندازه ای بله به هر حال ما خویشاوندیم.کاجل ادم خونگرمیه.البته اون هیچ احساس و علاقه ای هم برای حمایت من در این صنعت نداشته

اگر عاشق بشی عشقت رو پنهان میکنی مثل خیلی از بازیگران زن دیگر یا مثل کاجل و مانیشا نمایان؟

  خب اگر من دوست پسر داشته باشم ترجیح میدم پیش خودم بمونه من از خانواده ای اومدم که به اخلاقیات خیلی اهمیت میدن و والدین من هرگز رابطه منو با یک مرد غریبه نمی پذیرند مگر اینکه یک رابطه کاری و ضروری باشه برای من تنها رضایت اونها مهمه و خانواده من تنها والدینم و برادرم راجاست و به غیر از اونها من کسی رو ندارم و برای من مهمه که اونها رو ناراحت نکنم وکاری بدون اجازشون انجام ندم 

رانی موکرجی یکی از بهترین هنرپیشه ها در بالیووده که اینموضوع رو با اجراهاش در فیلمهاش مخصوصا بلک ثابت کرده . رانی همچنین خودش به شدت مفتخر اجرایش در بلک است (بایدم باشه) و اعتبار و ارزش آن را به کارگردان فیلم سانجی لیلا بهانسالی می دهد برای داشتن  ایمان و عقیده ای که به داشته و بازی خوبی که از او گرفته است . رانیموکرجی به زودی در فیلم راوی چوپرا ، بابل به روی پرده خواهد رفت و همچینین یک فیلم فیلم دیگر ا کمپانی یاش راج فیلم به نام تارا رام پام .

رانی ارزش میذاره به ماردش برای اعتقادی که به اون داشت که اون تونسته یک بازیگر خوب باشه و اون همچینین یکی از کسانی بود که رانی رو متقاعد ساخت تا خودشو باور کنه . رانی ادعا میکنه با اینکه حتی پدرش در صنعت فیلمسازی بالیوود بود ، با این حال هرگز برای اون در یک حد شخصی در فیلمسازی واقعا تکیه گاه نبود. . رانی میگه من هرگز فکر نمیکردم من هیچ استعدادی داشته باشم که در یک فیلم باشم و فکر میکردم این هرگز برای من اتفاق نخواهد افتاد من بتونم یک هنرپیشه بشم . رانی همچنین احساس میکنه که سخترین و دشوارترین مرحله اون زمانی بود که که اون داشت به تنهایی وارد صنعت فیلمسازی شد به طوریکه در اول اون احساس میکرد که اون به این صنعت تعلق داره . رانی فقط تنها 17 ساله بود وقتی اون اولین فیلمش راجا کی آیگی بارات را بازی کرد . اما بعد از اولین فیلمش ، اون تصمیم گرفت که اون قلبش و تلاشش رو در راه بازیگری قرار بده . اون عینا همه نقشهاشو با صداقت و بی ریایی انجام داد که درآخر هم نتیجه داد .

رانی همچنین ادعا میکنه که خانواده اش بزرگترین انتقاد کننده ها برای اون هستند و اون همیشه به شدت عصبیه وقتی اون با خانواده اش به تنهایی برای اولین بار فیلمش رو می بینند . اما جدا از انتقادهای صادقانه در نقدهای آنها ، اگر آنها حقیقتا اجرا و بازی اون رو دوست داشته باشن اونها در تعریف و تمجید و ستایش ولخرجی میکنند ( من منظورشو نوشتم تو این جمله ، درست نمیدونم خود جمله چه معنی میداد ) . رانی ادعا میکنه که اون چندین دوست حقیقی و واقعی ( اصلی ) در صنعت فیلمسازی داره ، مثل ، کارن جوهر ، امیرخان ، شاهرخ خان ، انیل کاپور و همسرش .  اون مطمئنه که در آینده همچنین اونها همیشه خواهند بود برای موفقیتها و یا ناکامیهایش . رانی به شدت به زن برادرش جیوتی نزدیک و صمیمیه ، و اونها همیشه از یک رابطه و پیوستگی خاصی برخوردارند ، اون همچنین به شدت شیفته فرد تازه وارد خانواده یعنی برادرزادشه ، کسیکه رانی اون به اون عشق میورزه . رانی عاشق برادرزادشه ، به قدری که میگه ؛ من می تونم زندگیمو براش بدم وقتیکه اون لبخند میزنه و یا می خنده .  

رانی قطعا میخواد که ازدواج بکنه و روزی بچه هایی هم داشته باشه اما احساس میکنه که اون نمیتونه از بازیگری کاملا دست بداره چراکه بازی کردن و هنرپیشگی در دورن اونه . رانی عاشق بچه هاس و احساس میکنه که مثل بیشتر زنان ، اون همدر درونش غریزه و احساس مادرانه را در درونش داره . رانی میگه که سردیوی و مدهوری از جمله بهترین هنرپیشگان بودند و اونها حقیقتا در تصویر (پرده سینما ) شگفت انگیز بودند . رانی معتقده که که بازیگری احساس اون رو سرزنده کرده و اونو به شدت راضی ( شاد )  میسازه .  با اینحال رانی احساس میکنه که ستاره شدن در سینما هم همچنین قسمتی از هنرپیشه بودنه ، و عاقبت باید قبول کردن این موضوع رو آموخت  . و یک ستاره بودن معنیش اینه که ، زندگی شخصی شما ، لذت های (خوشحالی ) شما و غم و حزن های شما عمومی خواهد شد .

رانی همچین حس میکنه که فیلمها میتونن تغییراتی رو در اجتماع و روش و رفتار مردم موجب بشن . اون آرزو میکنه که فیلم بعدی اون بابل ، موجبات تغییراتی رو در افکارمردم به وجود بیاره ، اون دسته از کسانیکه با عروسشان به طور متفاوت رفتار میکنند و رانی امیدواره که که فیلم قادر باشه به ابراز کردن پیام اجتماعی که اونها باید دریافت کنند .

ما از حالا به فیلم های آماده ارائه ( در پیش رو ) رانی و  اجراهای آینده اون نگاه خواهیم کرد  .

 

 

 

اینم هم حرفای رانی در مورد جایزه جودی نامبروان 2006   شاهرخ و رانی به خاطر کانک گرفتند

رانی گفته :ا

این یک جایزه فوق العاده و خاصه و من از بابت دریافت   اون خوشحالم . این خیلی مناسب بود برای اینکه من می بایست اون رو با شاهرخ برای فیلم گبهی الوداع نا کهنا  برنده میدم ، برای یک فیلم در مورد عشق و رابطه ها . من بی صبرانه منتظر این هستم که پروژه های بیشتری رو در سال آینده با شاهرخ کار کنم (اینجا رو داشته باشید) با این همه ، ما جودی نامبروان هستیم !!!!ا

 

رانی موکرجی خودش رو در کجا مخفی کرده ؟ هیچ کجا !!!اون با خنده مروارید گونه اش میخنده ، و همه نگرانیهای شما رو برطرف میکنه درباره فقدان ارتباطاتهاش در ماه های اخیر. من واقعا دوست ندارم که به جهان اجازه بدم که بدونن که من هر روز در زندگیم چه کارهایی انجام میدم . حقیقته که من برای فیلمبرداری فیلم سیدهارد آناند ، تارا رام پام در نیویورک بودم . آیا شما میدونستید که سیدهارت با من در مدرسه بود ؟؟ اون دستیاری کونال کهلی رو در موجسه دوستی کاروگه داشت و حالا ، اون کارگردان منه . همینطور برای سیف ، چطور از زمان هوم توم پیشرفت داشته !! اون یک چنین هنرپیشه مورد توجه قرار گرفته است .
رانی بر گشته به توضیح دادن در مورد  موقعیت خلوت غیر منتظره و بیمقدمه اش  !من کاملا در نیویورک از بمبئی کات کرده بودم . این در خود بودن برای من مطبوع (در اینجا فکر کنم بهترین معنی برای کلمه فان باشه ) بود . وقتی من دلم برای خونه تنگ شد و خانواده ام رو در اونجا ملاقات کردم . وقتی من در موقعیتی در خارج از کشور هستم ، من معمولا دوست دارم که  کاملا جدا و بدون ارتباط باشم . این زمان غیبت من به نظر میرسه که آشکار و چشمگیر بوده ، چون من یک فیلم بزرگ برای اکران داشتم یعنی گبهی الوداع نا کهنا . همه حیرت کردند که چرا من برای  پروموت کردن اون اینجا نبودم .
در نیویورک ، رانی با طراح رقص ، Vaibhavi Merchant، باند شده (انگار منظورش اینه ، یعنی بیشتر با اون کارمیکنه )، رانی با احساست جواب میده که ، اون (she  ) تنها طراح رقص من نبود ، بلکه همچنین همراه و همدم من .
 واقعا رانی هیچ صحبتی در مورد نقشهای حق ناشناسانه (منظور همون خیانتکارانه ) مانند همسر مغشوش شده در کانک ، اکنون صحبت میکند . چرا باید یه همسر (زن ) باید خوشحال باشه ، چونکه فقط شوهرش با اون کامل و خوشحال به نظر میرسه ؟؟ چه چیز اگر زن عشق رو پیدا کنه بعد از پیدا کردن این شوهر به ظاهر کامل ، باید انجام بده ؟؟  یک مرد می تونه احساسات و علایق شدید در خارج از خونه و ازدواجش داشته باشه ( من متاسفانه نتونستم برای این قسمت ترجمه مناسب پیدا کنم ، فکر کنم این بود ) و این مهم نیست که همسرش توجهات همسرش چگونه است . اما اگر یه زن کاری مشابه رو انجام میده ، غیر قابل قبوله !! من فکر میکنم ما نیاز داریم که درود بفرستیم و احترام بذاریم به کارن جوهر برای برای طرز برخوردش با (فکر میکنم ) کمبود احساسات و علایق در ازدواجها  در جامعه مدنی ، انهم  با این چنین کمالی . من واقعا از بودن در کانک مفتخرم .

و اکنون اون همونقدر بابت بابل سربلنده .شما میدونید ، مردم اغلب در مورد اینکه موقعیت عروس (در خانواده ها ) با دختر (خانواده ) یکسانه . اما آیا کسی اینو باور داره ؟؟ پدر شوهر در بابل داشت . من فکر میکنم حضار (تماشاچیان ) همه چیزهای جدیدی رو در کنار من و آمیت جی بعد از بلک و کانک در بابل خواهند دید . (منظورش وجه دیگر نقشهاش با آمیتا باچان ) .
وضعیت پردغدغه در واراناسی ، برای رانی بسیار پرهزینه بود (منظور اینه که براش خیلی  گران و سخت بوده ) . اون آسیب دید ، ناخوش شد ، دکتر به طور غیر منتظره از مومبای برای مواظبت کردن از اون پرواز کرد .
این سومین فیلم رانی بود که در یک شهر مقدس فیلمبرداری داشت و چرا استرس ؟؟می تونید شما اینو باور کنید ، اونها عکسهای منو در واراناسی در سراسر اینجا آتش زدند . من چه کاری انجام داده بودم ؟ من حتی باخبر نبودم که چه چیز رخ داده بود ، قبل از اینکه من برای کنفرانس رسیدم . من آمدم ، فهمیدم که  اونجا نزاعها و کشمکش هایی رخ داده . چه چیز این اشتباه بود ، اگر من گفتم ، موضوع ازدواج من به خانواده ام مربوط میشه ؟؟؟
خنده رانی فضا رو پر میکنه ، اون سپس موقرانه سرش رو پایین میندازه . از من خواسته شده بود که بابت رفتارم در کنفرانس معذرت خواهی کنم ، چیزی که من انجام دادم . اکنون اونها میگن که من اونطوری که شایسته و مناسب بوده معذرت خواهی نکردم . اونها میگن ، من میریم که النگوهای رانی رو بشکنیم !!! اونها حتی اسم فسلم رو گذاشتن چودیان ، برای خدا میدونید به چه علت ؟؟ دادا ( پرادیپ سرکار ) عصبانی شده که اونها چطوری جرات میکنند رفتاری شبیه این با دختر کوچولوی من بکنند ؟؟ ( وای قربون این دختر کوچولو برم من ) .

در میان همه این غوغاها ؛ این حقیقت برا یاون محفوظ مونده که طرفداران سرسخت اون عاشق اجرای اون در بلک و بانتی بابلی هستند . اونها اجرای منو در این دو مقایسه میکنند . ان احساس خوبیه ، مخصوصا وقتی اونها به دنبال کوبیدن (منظورش خودش ) هستند بدون هیچ دلیلی .

صحبت درباره بلک   و تغییر جهت به ساواریای سانجی لیلا بهانسالی  .رانی یک برنامه با کارگردان مورد علاقه اش ، سانجی لیلا بهانسالی کامل کرد ، قبل از اقدام کردن برای فیلم بعدی پرادیپ سرکار در واراناسی . از زمانیکه من توافق کردم برای یک نقش پست ، مردم داستانهایی ساختند در مورد اینکه من چونه میخوام نقش یک فاحشه رو در ساواریا بازی کنم . نه همچین چیزی نیست ، اجازه بدید وقتی فیلم اکران شد ، همه خواهند دید که من و سانجی چه کاری با هم انجام داده ایم . ( وااااای معلومه که باز از اون کارا انجام داده که دهن همه باز می مونه !!!!!! )
اون در مورد سانجی احساساتی داره. تعداد کمی از رابطه های دوستی در صنعت وجود داره که بعد از کار هم ادمه پیدا کرده باشه  . من اینجا هستم برای سانجی و مادرش !!!!( وای خاک تو سرم ) حتی اگر ما دوباره با هم کار نکنیم . اما چیزی که من واقعا به عنوان یک هنرپیشه از سانجی طلب میکنم ، اینه که یک فیلم دیگه با من و آمیت انکل بسازه . من واقعا از کار کردن با او (آمیتاباچان ) در بلک لذت بردم .
آمیت آنکل و رانی و جایا آنتی : اون (جایا باچان ) به طور غیر منتظره ای برای مدت کوتاهی به ما در واراناسی ملحق شد ، من همیشه کار جایا آنتی رو تحسین کردم . من همیشه دوست داشتم که با اون بسیاستهای رانی !!!ا

 

اغلب در مورد دوستی شما و شاهرخ نوشته میشه ، درباره این برای ما بگید .

من عاشق شاهرخ هستم چه به عنوان دوستم و یا قهرمان من در زندگی واقعیم . اون شخص بزرگیه و من از برای اون (خصیصه اش ) متعجبم .من چیزهای زیادی از اون یاد گرفتم برای زندگیم و هنوز هم هر روز اونها ادامه میدم .وقتی اون از من خواست که به شو برم ( کی بی سی ) ، من مطمئن بودم که اون رو انجام میدم ، اگر اون از من چیزی بخواد ، راهی ندارم ، من نمیتونم به اون نه بگم

شما در مورد کی بی سی به عنوان یه شو چطوری فکر مکنید ؟

من فکر میکنم که این یک شو بزرگه . این یک راه عالیه برای اینکه خانواده رو با هم دیگه و مقابل هم بنشونید. وقتی که ما همه این رو در خونه نگاه میکنیم ، شما نمیتونید کمک کنید ولی شما درگیرش میشید و رقابت کوچیکی در خونه شما هست . و من فکر میکنم که این راه عالیه . همچنین بچه ها می تونن در همون زمان چیزهای زیادی رو یاد بگیرن ، بنابراین بله ، من فکر میکنم این یک شو بزرگه .


در مورد شاهرخ به عنوان یک میزبان (مجری ) چگونه فکر میکنید ؟

برای هر کسی که شاه !!! (اصطلاح رو دارین ) رو میشناسه ، اونها موفق خواهند بود که اون یک شخص مردمیه . شاهرخی رو که شما بر روی پرده اینجا در کی بی سی می بینید ، واقعا چیزی که اون در زندگی واقعیشه . به همین دلیل من فکر میکنم ای یک شو بی نقصه برای اون . اون حس مسایقه دادن رو برای اونها خیلی راحت و خوب میکنه . شخصا ، اگر از من بپرسید ، شاهرخ میتونه هرچیزی رو انجام بده ، و من عاشق اون هستم در هر کاری که انجام میده !!!! (واااااااااااااااااای ، قربونت بشم که ما باز عاشق جفتتونیمممممم  )


آیا شما علاقمند به بازی هولی هستند ؟

اگر شخصا از من بپرسید ، هولی فقط باعث کثیفی میشه ، وقتی که بچه بودم ، من به خاطر دارم که عاشق بازی کردن اون بودم ، اما بعد ازمدتها ، تمام فستیوال هولی از بین رفته ، این واقعا مایه تاسفه . این دیگه احساسی شبیه هولی نیست . شما فقط صداهای مردمی رو میشنوید که به همدیگه با بالوونهای تخم مرغ به همیدگه صدمه میزنن و همه جا رو کثیف میکنن . اولی برای این بود که یک مقداری تفریح باشه ، اما خالا دیگه شبیه اون احساس نیست .

بنابراین آیا شما موافق حضور در برنامه ویژه هولی نبودید ؟

من گفتم ، شاه از من خواست که برم و من هرگز نمیتونم به اون نه بگم اما همچنین مهم تر اینه که فرصت خوبیه برای من برای بدست آوردن مقداری پول برای یک انگیزه که من حامی هستم . من همه پول هایی رو که برنده شدم به بیماریان خانوادگی هولی خواهم بخشید . برادر زاده من اونجا متولد شده و یکی از دکترهای اونجا توجه منو به این حقیقت جلب کرد که اینجا هیچ امکاناتی برای نوزادانی که متولد میشن و مشکل قلبی دارن . بنابرای من تمام پولی رو که امشب برنده شدم ، به این بیمارستان خواهم داد برای کمک به اونها برای ساختن این بخش .

ازری کنم و اکنون این بالاخره اتفاق افتاد .

عاشق شاهرخ هستم چه به عنوان دوستم و یا قهرمان من در زندگی واقعیم . اون شخص بزرگیه و من از برای اون (خصیصه اش ) متعجبم .من چیزهای زیادی از اون یاد گرفتم برای زندگیم و هنوز هم هر روز اونها ادامه میدم .وقتی اون از من خواست که به شو برم ( کی بی سی ) ، من مطمئن بودم که اون رو انجام میدم ، اگر اون از من چیزی بخواد ، راهی ندارم ، من نمیتونم به اون نه بگم !!!!

 

به مصاحبه كوتاه از راني كه در مورد برنده شدنش در فليم كافي آوارد كه قبلا راجع بهش صحبت كرده بوديم

 

راني من ميخوام يه جايزه به شما بدم ... 

راني : مرسي

راني اينم جايزه .
راني : جايزه من
از بي بي سي
راني : بله ( اون خيلي خوشحال بود ) جايزه بي بي سي من

 چه احساسي داريد ؟

راني : من احساس خيلي خيلي خوبي دارم ، بي بي سي خيلي به من محبت داشته و همه مردم و همه شنوندگان بي بي سي احساس خيلي خيلي احساس خاصي با راي دادن به من و دادن اين جايزه به من دادند . بنابراين من ميخواماز همه اونها از صميم قلبم بار ديگه تشكر كنم ، منو واقعا تحت تاثير قرار گرفتم كه شنوندگان به من راي دادند ، بنابراين من واقعا واقعا خوشحالم .
فكر ميكنيد چرا شنودندگان اينقدر عاشق شما هستند ، مخصوصا در سراسر دنيا ؟
راني : با خنده : فكر ميكنم به خاطر اينكه از من دور هستند .
يا اين به خاطر اين نيست كه شما واقعا به عنوان يك فرد گمنام شروع به كار كرديد و با كار سخت خودتون جزو هنريشه هاي طراز اول شديد و از بازي كردن هيچ نقشي نترسيد !!!

راني : شايد بله ، در حقيقت شما بايد از اونها بپرسيد ، شما مي تونيد از اونها يك نتيجه خوب بگيريد و اينكه اونها چي فكر ميكنند ، چون من هميشه منتظر اين هستم كه بدونم مردم چي فكر ميكنن و چه احساسي در مورد من و كارم و چيزي كه من انجام ميدم .  

خب ، من ميخوام بهتون از نظراتي بگم كه  درباره شما نوشته شده ... اون خارق العاده اس ، اون سزاوار برنده شدن بود ، راني واقعا برجسته اس ، اون واقعا عاليه ، اون روياييه ... اينها بعضي از چيزهايي بود كه مردم در پيغامهاشون واسه شما نوشته بودند .

راني : من نميتونم بگم كه چقدر از شنيدن اينها خوشحالم ، فقط از شما ميخوام كه به همه طرفدارام بگيد :

اينم عين جمله : love love love love love you all

مصاحبه تقریبا جدید با رانی

 رانی کی بود که اولین بار خودت را در فیلمی دیدی و با خودت گفتی : واو, من بازیگر بدی نیستم.من خوبم.

بلک

 

و بعد؟

نه واقعا , چون بلک تنها فیلمی بود که من خودم شخصا فکر نمیکنم نقشی شبیه اون باشه.شاید چیزی فراتر از تصور من بود و شاید فراتر از تصور هر بازیگری .چون شما از خواب پا نمیشید و همچین نقشی رو بهتون پیشنهاد بدن.و چون فیلمی متفاوت بود و هرصحنه ی آن به من احساس شادی میداد که سانجی از من خواسته این نقش را بازی کنم.

 

اما بعد از آن تو احساس کردی که فقط کارت خوب است؟

وقتی که اولین بار خودت رو میبینی عاشق خودت نمیشی.تو خودت رو بیشتر از یک منتقد میبینی و میسنجی.چون که فکر میکنی که لباست , آرایشت موهات یا حتی حرف زدنت میتونست از این بهتر باشه.تو در باره خودت قضاوت میکنی.

بلک نقشی بود که منو سورپریز کرد.من از کاری که انجام دادم واقعا سورپریز شدم.

 

چه کسی اولین بار پیشبینی کرد که : این دختر در آینده یک ستاره میشه. کی برای اولین بار بهت گفت : "تو یک اینده ی روشن در پیش رو داری؟ "

 

سخته که بگم.خیلی ها بودند.اما اولین کسی که با اطمینان این حرف رو به من زد مادرم بود.اون کسی بود که پدرم را که یک تهیه کننده و کارگردان بود و زمان زیادی هم در این صنعت بود , وادار کرد.پدرم میگفت : متقلبان زیادی در این صنعتند .پس تو نمیتونی وارد بالیوود بشی!

 

پس اون میخواست که دختر کوچکش را از آن دور نگه داره

 بله ما درباره ی هیچ فیلمی در خانه صحبت نمیکردیم.زندگی حرفه ای پدرم خارج از خانه بود.فقط بعضی اوقات من همراه او به استادیو میرفتم و ستاره های مورد علاقم رو میدیدم و ازشون امضا میگرفتم.این تنها ازتباط من با فیلمها در آن زمان بود.گذشته از این من راهنمایی نداشتم و نمیدونستم که فیلمها چگونه ساخته میشن , اصلاح میشن یا اصلا دیالوگ چیه؟! تنها چیز در مورد فیلم که من به یاد میارم اینه که خواهر کوچکتر مادرم در آن زمان ستاره ی محبوبی در کلکته بود.زمانی که برای تعطیلات تابستانی به کلکته میرفتم به استادیو میرفتم.من اجازه داشتم که وارد اتاق میک آپ بشم.

من از اون میترسیدم, چون که ستاره نامبروان و بزرگی در اون زمان بود.و خیلی برام جالب بود که که ببینم چه طوری آرایش میکند.

من هیچ وقت فکر نمیکردم که استعدادی در بازیگری داشته باشم و فکر نمیکردم که یک روز بازیگر بشم.اما مادر من احساس میکرد که من این استعداد رو دارم.اون به شوخی به من میگفت : "اگر دختر من بزرگ بشه و زیبا بشه , من اون رو بازیگر میکنم."

 

سختترین نقشی که قبلا بازی کرده چه بود؟

اولین فیلمی که من بازی کردم.فکر میکنم که تلاشم رو برای آماده شدن در اولین فیلمم کردم.دوره ی خیلی سختی بود.چون که فکر میکردم من به این صنعت تعلقی ندارم و هیچ وقت نمیتونم بازیگر بشم( وااای عزیزمممم آخه تو چرا انقدر اعتماد به نفست کمه.بیا ببین چه آدمایی با چه قیافه ای میان بازیگر میشن آخه تو که خوشگل و عسل و مااااااااهی و انقدرم قشنگ بازی میکنی چرا انقدر خودتو دست کم میگیری. بسه دیگه چه قدر تواضع آخه؟؟؟) اولین بازی من با عمو سلیم ( اختر) بود که راجا کی آیگی بارت نام داشت و برای من دامن های کوتاه"مامتا کولکارنی " ( یکی از بازیگرای قدیمی و البته خوش قیافه) پوشاندن.

 

و این میتونست یه جذبه باشه.

بله اول قرار بود که اون این نقش را بازی کند و اون این کارو نکرد.پس من اون لباسها رو پوشیدم.من نمیتونستم خیلی خوب راه برم چون که تا قبل از این فیلم هرگز دامن کوتاه نپوشیده بودم.پس من فکر میکردم که این چیزی نیست که باید انجام بدم.بعد اونها یک ساری به من دادند که بپوشم و در چشمهایم گلیسیرین ریختند تا گریه کنم.

 

تو هفده ساله بودی؟

بله 17سالم بود.بعد از اینکه گلیسیرین ریختند در چشمانم به سختی میتونستم چشمهایم رو باز کنم.

 

پس تو اولین فیلمت را بازی کردی و خودت را دیدی.فکر میکردی که از عهده ی این کار بر بیای؟

بله به لطف خدا کار خیلی خوبی شد.چون من قلبم رو در بازیگری گذاشتم و فهمیدم که بازیگری چیزی نیست که که بخوای مکانیکی و بدون فکر انجامش بدهی.بازیگری از درون انسان می آید.تو باید هر صحنه را احساس کنی و باید آن را با خلوص و بی ریای انجام بدی که اگر دروغ بگی دوربین اینو میفهمه.

 

خیلی از مردم میگن که چشم های رانی موکرجی خیلی پرمعنی و با احساسه.میگن که رانی بیشتر از اینکه با کلمه ها صبت کنه با چشماش صحبت میکنه و احساسات رو منتقل میکنه.

نمی دونم

 

.

چشم هایت صادقند؟

شاید , مثلا من میتونم با دهانم دروغ بگویم اما با چشمهایم نه.اگه من بگم راجیو ( اسم کسی که داری مصاحبه میکنه) من خیلی دوستت دارم و چشمهایم چیز دیگری بگه , تو میفهمی.من نمیتونم مردم را با چشمهایم فریب بدم.

 

پس ما هم چشمهایت را خیلی دقیق نگاه خواهیم کرد.

رانی به من بگو چه کسانی هستند که صادقانه درباره ی تو انتقاد میکنند؟

معلومه خانواده ام , خانواده ی من بزرگترین منتقد و در عین حال بزرگترین طرفداران من هستند.هروقت که فیلمی از من اکران میشه من خیلی عصبی هستم.من در مورد فیلم که چگونه ازش استقبال میکنند نگران نیستم .اینکه هر وقت فیلمی از من اکران میشه و با خانواده ام ان را تماشا میکنم منو عصبی میکنه.

 

پس تو میدونی که اونا آنجا هستند تا تو را محاکمه کنند.

بله , و وقتی من اولین بار فیلمم را نگاه میکنم به عکس العمل اونها هم توجه دارم.اگر عاشق فیلم بشوند جیغ میزنند و به من میگن و به اندازه ی من هیجان زده اند.من عضوی از یک خانواده ی دیوانه ی بنگالیم.

اونا نمیتونن به من دروغ بگن چون که چشمها و قیافه هاشون اونا رو لو میده.بعد من منتظر آخر فیلم هستم چون میدونم اونها واکنش نشان میدهند و احساسی شبیه تماشاگران در سینما را دارند که به دیدن فیلم تازه ای می آیند.

 

آیا اونها دقیقند؟

بیشتر اوقات

 

کدوم یک از فیلمهایت رو دوست ندارند؟

این منصفانه نیست .

 

ولی قطعا نقش هایی بوده که دوست نداشتند؟

نه نقشهایم , بعضی از فیلمها بوده که دوست نداشتند.

 

نزدیک ترین و بهترین دوستانت در این صنعت چه کسانی هستند؟

کارن , امیر , شاهرخ , سانجی ( فکر کنم سانجی لیلا بهانسالی رو میگه یا شایدم سانجی دات), آنیل کاپور و همسرش سونیتا.اونها از اول دوستان من بودند.

کارن مثل یک تلفن از راه دور برای من میمونه.اگر من در هر ساعتی از شبانه روز به او زنگ بزنم و اون هرجای دنیا باشه و سرش شلوغ باشه قطعا جواب من رو میده و میفهمه که من چی میخوام.

 

پس اونا اشتباهاتتو بهت میگن.

قطعا , کارن واقعا مثل برادر بزرگتر من است.حتی امیر هم از اولین فیلمم به من راست میگفت و اشتباهاتم را اصلاح میکرد.اون با من مثل یک بچه  رفتار میکرد و بهم درس میداد.یادمه که وقتی اولین فیلمم _ غلام_ را با امیر بازی میکردم در آهنگ فیلم من خجالت میکشیدم که در چشمان بازیگر مورد علاقه ام نگاه کنم.( وااااااای عزییییزم ).من فقط به پایین نگاه میکردم و اون مرتب سرم را بالا میگرفت و بهم میگفت باید در چشمانش نگاه کنم.اون بهم میگفت : "وقتی که صحنه های رمانتیک بازی میکنی نباید خجالت بکشی."پس خیلی چیزها بودند که در این سالهای طولانی با من بودند.و حتی امروز امیر مثل یک سنگ محکم با من مونده

بر خلاف شایعات کسی که بیشترین وقتت را با او میگذرانی , یک مرد نیست.بلکه دختر برادرت است که بیشتر اوقات کنار او هستی.

بله اون عروسک زنده ای است که در زندگی من اومده و من نمیتوانم از جیوتی ( همسر برادرم) به خاطر لطفی که در حق خانواده ام کرده تشکر لازم را بکنم.اون شگفت انگیزه و من فکر نمیکنم با هیچ کس به اندازه ی او نزدیک و صمیمی باشم.اون بیشتر از یک زن برادر مثل یک خواهر برای منه.من با تلفن با او بیشتر از برادرم صحبت میکنم.وقت هایی است که من با برادرم حتی نزدیک 20 روز صحبت نمیکنم.اما با جیوتی حرف میزنم .و میدونم که اگر جیوتی باشه همه چیز خوب پیش میره.اون تنها کسیه که خانواده ی ما رو با هم نگه میداره.و ماشا کسیه که من اصلا نمیتونم در بارش توضیحی بدم.وقتی که اون میخنده من زندگیم رو براش میدم.

تو بچه ها رو دوست داری؟

من عاشق بچه هام.

 

دوست داری که خودت یک روز بچه دار بشی؟

البته

آیا غریزه و حس مادری رو داری؟

بله , فکر میکنم که هر دختری داشته باشه.مثلا وقتی من برای فیلم برداری تارا رام پام در نیویورک بودم , دختر هشت ساله ای که در این فیلم بازی میکنه داشت با یک عروسک بازی میکرد و ادای مادرها رو در می آورد.پس  فکر میکنم که دخترای جوان این حس رو دارند و من هم دوست دارم که بچه دار بشم.

خوب وقتی در مورد بچه حرف میزنیم باید یک قدم به عقب برگردیم و در مورد ازدواج صحبت کنیم. اگر ازدواج کنی و بچه دار بشی کارت رو ترک میکنی؟

نه فکر نیمکنم چون بازیگری چیزیه که من رو اونچه که هستم میسازه.بازیگری دلیل وجود منه.من فکر نمیکنم که بدون آن بتونم زندگی کنم.میتونم که برای مدتی ازش دور باشم.اما نمیتونم به طور کامل کنار بگذارم.

پس ما تو را برای مدت طولانی میتونم ببینیم؟

بله خیلی طولانی( آخ جوون )

وقتی که داشتی رشد میکری , کدام بازیگران بودند که تو اونها رو میدیدی و میگفتی: من میخوام که شبیه او باشم.

سری دیوی و مادهوری.من عاشق اونها بودم و هستم .فکر میکنم که اونا باور  نکردین و فکر نمیکنم که کسی شبیهشون بتونه باشه.از نظر من مادهوری و سری دیوی بازیگرای بی نقص و کاملی هستند.اونها همه چیز رو به خوبی انجام میدن و واقعا روی پرده جادو میکنند.

تو از معدود بازیگرایی هستی که از بازیگری لذت میبری , خلق کردن کاراکتر ها و کار(شغل) کامل بازیگری , بیشتر از یک ستاره

بله , شاید به خاطر این است که من بازیگری رو به عنوان یک شغل قبول دارم.بازیگری شادی رو به زندگی من میاره.من وقتی که فیلم بازی میکنم احساس خوشحالی زیادی میکنم.

ستاره بودن قسمتی از آن است.

بله چون نمیشه ازش فرار کرد . تو مورد توجه مردمی چون کسانی هستند که میخواهند با تو مصاحبه کنند , عکس بگیرند .همین طور کسانی هستند که میخواهند در مورد زندگی خصوصیت بدونند.و اگر من بازیگری را انتخاب کنم باید چیزهایی رو که همرای بازیگری هست نیز بپذیرم.اما من از بازیگر بودن بیشتر از یک ستاره بودن لذت میبرم.من انکار نمیکنم که از ستاره بودن خوشم می آید.اما اگر تو حقیقت رو قبول نکنی که فقط یک بازیگری فکر نمیکنم که از ستاره بودن نیز لذت ببری.

فیلم جدید تو بابل درباره ازدواج مجدد یک بیوه است. فکر میکنی که سینما واقعا برای موضوعات اجتماعی موثر است؟

بله هست.چون من خودم تجربه ای قبل از بابل دارم که تغییر بزرگی به وجود آورد.بعد ازدیدن بلک خیلی از مردم بودند که به زندگی افراد کر و کور و لال علاقه مند شده بودند و در صدد برامدند که  به موسسه این گونه افراد کمک هایی بکنند.

خود معلم مدرسه به من گفت که مردم واقعا به این موضوع علاقه مند شدند.همچنین من جایی رفته بودم و دیدم مردم با خودشان کتابهای برجسته ی مخصوص نابینایان را به همراه دارند

پس این فیلم تونست که توجه مردم رو با این موضوع جلب کند.

بله به خصوص آن بازیگرانی که میتونن اینگونه نقش های متفاوت رو به خوبی اجرا کنند و به مردم اطلاعات دهند

بعد یه کم در مورد بابل حرف میزنن که تکراریه و اینم آخرش

موفق باشی .امیدوارم که همیشه با نقشهای خوبی که اجرا میکنی بدرخشی و ما کارهای خوب دیگری از شما ببینیم.ممنون از اینکه با ما صحبت کردی

این مصاحبه با رانی به برای موقعی ای هستش که برای پریمیر فیلم برادرش راجا رفته بود اسم این فیلم بیدهاتار لخا هستش و یه فیلم بنگالیه

بیدهاتار لخا

رانی گفت که نمیشه در مورد یک فیلمی که از نظر احساسی بهش دلبستگی داری قضاوت کرد :نظر من همچنین یک نظر شخصیه و من قبلا با راجا نظرمو در میون گذاشتم.من در ساخت این فیلم هیچ دخالتی نداشتم .و راجا همه ی ساخت فیلم رو خودش انجام داد.اگر این فیلم موفق باشه اعتبارش باید برای راجا باشه و اگر نباشه باید به طور مثبت بهش نگاه کنه که من مطمئنم همینکارو میکنه(عززیززم یعنی میخوای بگی فیلمش موفق نمیشه دیگه)ما در مورد یک فیلم با موفقیتش قضاوت میکنیم اما شکست هم مهمه.موفقیت ما رو برای انجام کار بهتر آماده میکنه.شکست به ما میفهمونه که چطور موفقیت رو بدست بیاریم .من امیدوارم که کار سخت راجا نتیجه بده.موزیک بهترین قسمت این فیلمه

فیلمهای بنگالی

رانی:من دوست ندارم یک فیلم بنگالی بازی کنم فقط به خاطر اینکه بنگالیه.نمایشنامه باید خوب باشه.داستان باید یه چیزی باشه که من دوست داشته باشم.اگر یک فیلم تجاری خوب به راهم بخوره و من احساس کنم که اون منو خوشحال میکنه من این فیلمو قبول خواهم کرد در غیر این صورت هیچ فیلمی بازی نمیکنم من عاشق کار کردن با ساتیاجیت رای(نمیدونم این کیه)بودم اما این شانس و به دست نیاوردم.

در مورد برادر راجا

رانی:(اولش یه جمله میگه من درست نفهمیدم منظورشو)راجا واقعا شبیه یه بچه میمونه.ساختن یک فیلم محتاج کار سخت و جسارته .من فکر میکنم ما میتونیم برای دفعه ی بعد مهم باشیم و از بالا و مسلط به مشکلاتش باشیم (یعنی مشکلات و اشتباهاتشو ببینیم و برای دفعه بعد بهش بگیم که دیگه اشتباه نکنه)

تارارام پام

رانی:تارارام پام منو به خانوادم مرتبط میکنه.من نقش یک بنگالی رو در فیلم بازی کردم داستان فیلم دور یک خانواده میچرخه که با وجود مشکلات فراوان کنار همدیگه میمونن همه ی خانواده ها در یک زمانی با بحرانها آزمایش میشن و این چیزیه(موضوع)که فیلم رو بوجود میاره .

لاگا چوناری مین داگ

رانی:در کنار تارارام پام من همچنین به خاطر فیلم برادیپ سرکار خیلی هیجان زده ام در حقیقت در ست فیلم من احساس کردم که یک فیلم بنگالی بازی کردم .من با خاله جایا(باچان) و کانکانا(سن شرما)بنگالی صحبت میکردیم.بسیاری ازعوامل فیلم هم بنگالی بودن

ازدواج

رانی:ازدواج در برنامه های من در اولویت نیست اما به هر حال من دوست دارم با یک انسان خوب ازدواج کنم که به شغل من و خانوادم احترام بگذاره

قولهاي راني در آوريل 2007

از سايت اينديا تايمز

 

 

راجع به آميتا باچان :

دوستي و ارتباط من با آميت آنكل ( شخصي و حرفه اي ) بسيار قويه ، چون كه ما به شدت به هم علاقمند هستيم (البته انس گرفته ايم هم معني ميده ) . من كاملا اونو مي پرستم ( عاشقش هستم ) ؛ من اونو به عنوان يك بت ميبينم و واقعا بهش احترام ميذارم . اون از سالها پيش هنرپيشه مورد علاقه من بوده ، (اينجا هم در مورد نوع كميستريش با آميتا يه چيزايي گفته كه من منظورشو ميفهمم ولي نميتونم بنويسم ، مثلا ميگه ارتباط ما بر روي اسكرين باور نكردنيه و ... ) بنابراين همه چيز ، از بلك تا بابول كه ما انجام داديم ، بشدت شگفت انگيز و يك تجربه بسيار عالي بود .

 

راجع به سلمان :ا

من كاملا از كار كردن با سلمان لذت بردم ، چونكه من كاملا با اين موضوع موافقم كه اون يك راك استار بديع (مبتكر و يا اصيل ) هستش . هيچ كس ديگه اي واقعا شبيه اون راك استار نيست و حقيقتا هيچ كس شبيه اون نيست . اون يكي از شگفت انگيز ترين هنرپيشه هايي كه ما داريم چون سوييچ آن و سوييچ آف كردنش با دوربين باورنكردنيه . اون وقتي دوربين روشنه كسه ديگه ايه و كس ديگه اي ميشه وقتي كه دوربين خاموش ميشه و اين براي يك هنرپيشه خيلي سخنه . سلمان يك هنرپيشه بزرگه چون اون ميتونه به شخص ديگه اي تغيير شكل بده ، همه مشخصات در اونه . سازگاري من با اون از اولين روز بسيار عالي بوده است . شايد چون هر دوي ما صادق و بيغل و غش هستيم بنابراين ما به هم وصل شديم و ارتباط داريم  .

 

راجع به هما ماليني :

به نظر من اون يك الهه است ، من به عنوان يك شخص اونو ستايش ميكنم ، براي من فقط بودن با اون در پشت صحنه هم بسيار نشاط آور و انرژي زا بود چون من اون و همه بزرگترها (ارشدها ) رو داشتم ( آميت آنكل ، راوي آنكل ) ، همه نشست ها و گفتگوها درباره اوج ها ، بحبوحه ها و دورانهاي شكوفاييشون ، و من عادت كرده بودم كه بخندم . اين واقعا فوق العاده بود چون اونا كسايي هستند كه واقعا ميشه با اونها نشست و صحبت كرد . اونها در تاريخ بسيار غني هستند و بشيتر از اون اونها شخصيت هاي بسيار شگفت انگيزي هستند . من واقعا ارزش قائل ميشم براي لحظاتي كه در كنارهماجي مينشستم و با اون به راحتي از زندگي صحبت ميكردم . اون عادت داشت براي من دعا كنه و براي من از تجربيات ستاره نامبروان بودنش در زمان خودش ميگفت . لبخند اون اونقدر گرمه كه وقتي با اون وارد هر اتاقي ميشد ، همه در مقابل لبخند اون نقطه ضعف داشتند . اون واقعا از جنس رويا ها و افسانه هاست .

 

راجع به جان آبراهام :ا

جان واقعا دوست داشتنيه ، اون هميشه در همه مصاحبه هاش به من اشاره ميكنه ؛ اشاره به اينكه به من علاقمنده (منظورش اين بوده كه فن منه ) . اون ميگه كه من يكي از هنرپيشه هاي مورد علاقه اش هستم . اين خيلي عاليه .من ارتقا ( پيشرفت ) جان رو از اولين فيلمش تا بابل و بعدتر ديده ام . من فكر ميكنم اون به عنوان يك هنرپيشه واقعا پيشرفت كرده و البته ، يكي از پرطرفدارترين هنرپيشه هاي امروز . من دخترهايي كه طرفدار اون هستم ديده ام كساييكه واقعا ديوونه اون هستند . من احساس خوبي نسبت به اون دارم و من هميشه باور دارم كه آدمهاي خوب ، چيزهاي خوب رو در زندگي بدست مي يارن و جان يكي از اونهاست .

 

 

 

Article 5

$
0
0

کس حتی تصورش را هم نمی کرد که جشن تولد کاترینا کایف یکی از ستاره های بالیوود به میدان جنگ دو تن از بازیگران معروف بالیوود یعنی شاهرخ خان و سلمان خان تبدیل شود. ناگفته نماند که این بحث و مشاجره باعث ایجاد   دودستگی در صنعت بالیوود شد.

 این مهمانی را سلمان خان  در 16 ژوئیه به مناسبت تولد دوست دخترش کاترینا ترتیب داده بود.اما متاسفانه خود وی آن را تبدیل به یک میدان جنگ کرد.


گفته می شود که سلمان از ابتدای مهمانی با شاهرخ خان درباره شو های تلویزیونی شان صحبت می کرد.همان طور که می دانید در حال حاضر هر دوی آنها مجری  دو شوی تلویزیونی هستند.سلمان مجری شوی "داس کا دام"و شاهرخ خان مجری شوی تلویزیونی "کیا آب پنچوی بس هه تز هه"می باشند. حاضران این مهمانی گفته اند که عامل اصلی این مشاجره سلمان بوده است. وی ادعا کرده است که شوی تلویزیونی وی طرفداران و تماشاچیان بیشتری نسبت به شوی شاهرخ خان دارد و با گفتن این حرف باعث ناراحتی شاهرخ خان می شود.
سلمان خان شاهرخ را با گفتن این جمله "با اینکه تو یک سوپر هستی اما هیچ وقت نمی توانی یک مجری خوب باشی و برنامه تلویزیونی تو هیچوقت پرطرفدار نخواهد شد"شاهرخ خان را به تمسخر گرفت.
شاهرخ خان در ابتدای امر به حرفهای سلمان خان اهمیت نمی داد اما دید که سلمان ول کن نیست. دعوای اصلی وقتی شروع شد که شاهرخ خان درباره دوست دختر قبلی سلمان خان یعنی آیشواریا رای نظرداد و وقتی عنوان کرد که علت قطع این رابطه اخلاق بد سلمان خان و رفتار عصبی وی با آیش یوده است،دعوایشان شدت گرفت.

دعوا آخر شب و زمانی که اکثر مهمان ها مجلس را ترک کرده بودند ،رخ داد.
گفته می شود در این میان امیر خان خیلی تلاش کرده است که به مشاجره ی آنها پایان بدهد و بینشان صلح و آشتی برقرار کند اما گویا وی موفق نشده است.

بعد از این ماجرا میان دست اندرکارن بالیوود دو دستگی ایجاد شد.بسیاری طرف سلمان را گرفتند و بسیاری دیگر حمایت خود را از شاهرخ خان اعلام کردند.

سلمان که به خاطر وفاداری به دوستانش زبان زد خاص و عام است از طرف دوستان قدیمی اش از جمله کارینا کاپور و آکشی خانا تماس های تلفنی بسیاری در یافت کرده که در آن حمایت صد در صدشان را از سلمان اعلام کرده اند.
حتی فردای آن زاید خان نیز طرف سلمان را گرفت. رانبیر کاپور نیز که در فیلم "ساواریا "با سلمان همبازی بوده اولین تازه وارد بالیوود است که خود را به این میدان جنگ وارد کرده و حمایت خود را با تماس تلفنی به سلمان و همدردی با او ،اعلام کرده است.
اما خیلی جالب است ،وقتی خبرنگاران از کاترینا کایف که نزدیک ترین شخص به سلمان خان و دوست دخترش می باشد علت اصلی دعوا سوال شده ، وی سکوت کرده است و بعد از آن جریان سعی می کند کمتر در جمع عمومی ظاهر شود تا از وی در این رابطه سوالی نشود.
اما همانطور که سلمان خان طرفداری خاص خودش را دارد حتما شاهرخ خان نیز همینطور است. اما جالب است بدانید که بیشتر حامیان شاهرخ خان پیشکسوتان بالیوود هستند و بیشتر آنها کارگردان یا تهیه کننده می باشند.جاوید اختر ،یاش چوپرا از اولین کسانی هستند که به حمایت شاهرخ برخاسته اند.علاوه بر آنها کارن جوهر ،فرهان اختر و ساجد خان پشتیبانی خود را از شاهرخ خان نشان داده اند.کونال کولی نیز با شاهرخ خان تماس گرفته تا مطوئن شود حال وی خوب می باشد.
یکی از دست اندرکارن بالیوود می گوید "اگرچه سلمان حمایت و پشتیبانی بازیگران را  از آن خود کرده است اما کارگردان ها و تهیه کنندگان اکثرا حامی شاهرخ خان هستند.
اکثر کله گنده ها و بزرگان بالیوود در جشن تولد کاترینا حضور داشتند.افرادی چون امیرخان ،شاهر خان ،کارینا کاپور ،سیف علی خان،کارن جوهر،راج کمار سانتاشی ،کونال کلی ،سلیم خان ،سهیل خان ،ارباز خان ،نیکیل ادوانی،پراکش جا،دیوید داوان ،آنیز بزمی ،منمهان شتی و در این مراسم ش
از آنجا که "ام شانتی ام"از بزرگ ترین پروژه های سینمایی بالیوود محسوب می شود از زمان تعیین نام فیلم گرفته تا ثبت تاریخ اکران و به روی پرده رفتن آن تبلیغات وسیعی در تلویزیون و مطبوعات صورت گرفت و این شاهرخ خان بود که پی در پی در برنامه های تلویزیونی و نشست های مطبوعاتی حاضر می شد و با اکران فیلم و برگزاری مهمانی مخصوص آن در لندن شاهرخ خان دست نیافتنی تر از همیشه به نظر می رسید و دیدن او حتی برای یک دقیقه امری محال. اما با این حال چون از علاقه شدید شما عزیزان به سلطان بالیوود به خوبی آگاهیم تمام تلاش خود را به کار بستیم تا موفق به دیدار وی در منزلش شدیم  وملاقاتی کوتاه ولی صمیمانه با او داشتیم و گفتگوی مختصر ما با او را می خوانید.


اگر واقعا مانندکاراکتر"ام شانتی ام"در دهه 70 زندگی می کردید و یک بازیگر سیاهی لشکر بودید آیاهرگز فکر می کردید که روزی به مقامی که اکنون دارید دست بیابید و لقب سلطان بالیوودرا از آن خود کنید؟

نه من اصلا نمی توانم فکرش را بکنم که در آن دهه چه نوع بازیگری می بودم اما وقتی قدم به عرصه بالیوود گذاشتم هرگز فکر نمی کردم که روزی  لطف خدا این قدر شاملم حالم شود و نعمت به این بزرگی را به من عطا کند. من فکر نمی کنم که الان به خاطر خودم، شاهرخ خان هستم بلکه از خدا شکر گزارم و فکر می کنم همه و همه لطف خدا و دعای پدر و مادرم و لطف مردم بوده است که مرا به این جا رسانده. من فقط به فکر این بوده و هستم که سخت کار کنم و هر چه بلدم در طبق اخلاص بگذارم.


خداوند همحتما شما را لایق چنین نعمت هایی دانسته است. با توجه به این که "ام شانتی ام"محصول جدید کمپانی فیلمسازی شما (ردشیلیز) است و این قدر گسترده مورد استقبال قرارگرفته و در گیشه موفق شده، چه آینده ای را برای کمپانی خود می بینید و چه نقشه هاییدر سر دارید؟

من برای این کمپانی خیلی رویا ها دیده ام. قبل از هر چیز دوست دارم این شرکت در امر جلوه های ویژه بیشتر فعالیت و پیشرفت کند. همان طور که در فیلم هایی مانند "ام شانتی ام"،"دون"،"معما"،"جووم برای جووم"، "جلو بزن هندوستان"،کمپانی من ساخت جلوه های ویژه را به عهده داشته است.ایده دیگر من کار در تلویزیون است. تهیه کنندگی برنامه های تلویزیونی و پشتیبانی از بازیگران تازه وارد به بالیوود. دوست دارم با این کمپانی هر سال چند فیلم ارائه دهم یکی در قالب بازیگر و3-2 در فالب فرصت دادن به کارگردانان جوان. این کمپانی در حال حاضر بیش از صد کارمند دارد و قصد دارم بیشتر توسعه اش دهم. تجارت خوبیست و من این کار را دوست دارم. مدت شش سال است که این کمپانی فعالیت می کند و تا به هم کارش خوب بوده و فیلم هایی مثل"آشوکا"،"چلته چلته"،"معما"،
"مه هونا"و "ام شانتی ام "را تولید کرده است. حال این فیلم ها چه پر فروش و چه کم فروش هر کدام حرفی برای گفتن داشته اند.


آیا در طول دوران فیلمبرداری"ام شانتی ام"لحظات خاصی بودکه بعد ها از آن به عنوان خاطره یاد کنید؟

در واقع ما این فیلم را در یک لوکیشن و استودیو بسیار بزرگ انجام دادیم که فکر می کنم بزرگ ترین استودیو هند باشد. صحنه های مشکل هم در فیلم داشتیم مثل صحنه آتش سوزی فیلم که باید قهرمان داستان از داخل آن می پرید. صحنه های کمدی هم داستیم. تمام عوامل فیلم مثل یک خانواده بودیم. من، فرح خوان ، آرجون رامپال،دیپیکا، شریاس و ... خیلی به هم نزدیک بودیم درست مثل اعضای یک خانواده. نکته دیگر اینکه خوشبختانه تمام فیلمبرداری در بمبئی انجام شد و مجبور به مسافرت نبودیم با تمام بازیگران فیلم صحنه های مختلفی داشتم و کل کار خاطره انگیز بود.


سکانس های مورد علاقه شما در"ام شانتی ام"کدام ها هستند؟

از سکانس های مورد علاقه من سکانسی که کاراکتر
"ام"برای اولین بار "شانتی"را از نزدیک می بیند آنجا که "شانتی"از ماشین پیاده می شدو و نواآهنگ
"آکومه تری"آغاز می شود و دیگر صحنه مورد علاقه من صحنه ای است که "ام"با تمام تلاشی که برای ابراز علاقه به"شانتی"می کند فقط دهانش باز و بسته می شود اما حرفی نمی زند.


فیلم بعدی شماچیست و با چه کسی کار خواهید کرد؟

چند فیلم نامه پیشنهاد شده که می خوانم و بعد تصمیم خواهم گرفت.اما در آگوست سال بعد احتمالا فیلمی با کارن جوهر خواهم داشت به نام "اسم من خان است". در حال حاضر هم در فیلم "رب نه بنایا جوری"بازی می کنم.



راستی شما تا به حال فیلم ایرانی دیدهاید؟

یکی دو فیلم دیده ام اما متاسفانه نام هایشان در خاطرم نیست اما فکر می کنم که سینمای ایران سینمای بسیار خوبی است. یکی از آن فیلم هایی که دیدم راجع به یک پسر جوان و خانواده اش بود و کارگردانش هم یک خانم بود . فیلم بسیار زیبایی بود . راستی اسم خودم هم فارسی است پدر همیشه به من می گفت که شاهرخ نامی است فارسی، اتفاقا کمی فارسی بلد بودم و یک جمله هم از او  در خاطره مانده که نمی دانم درست تلفظ می کنم یا نه. به هر حال سینمای ایران بسیار سینمای خوبیست و فکر می کنم بیشتر فیلم های هنری می سازند تا تجاری. به نظرم فیلم های ایرانی به دل انسان راه پیدا می کنند و قلبت را لمس می کنند.  احساسات قوی و ذهنیت خوبی در فیلم های ایرانی است . داستان های ساده را به خوبی بیان می کنند طوری که انسان دوست دارد آنها را برای بچه هایش تعریف کند. من واقعا دوست دارم به ایران سفر کنم. همسرم هم بسیار مشتاق است و نشانه اش هم این فرش ایرانی است که خریده و در این اتاق پهن کرده است ان شاا... که می آییم.

ما هم بی صبرانه منتظریم که به ایران بیایید و مهمان ما باشید.

ان شاا...  ان شاا... واقعا می خواهم بیایم  پدرم هم خیلی از آنجا تعریقابل توجه علاقمندان شاهرخ خان:

مثل اینکه طرف داران شاهرخ خان آنقدر به فیلم های او علاقمند هستندکه یک کمپانی پخش فیلم تصمیم گرفته تا اولین حضور او در سینما و تلوزیون را طی 2 CD که در کل  شامل 7 قسمت از سریال Fauji است دوباره ترجمه و به فروش برساند!

ولی حتما به یاد ماندنی خواهد بود!

ف می کرد.رکت کرده بودند.



شاهرخ در يک نگاه:

نام : شاهرخ خان

لقب : سلطان خان ، کينگ خان و SRK

تاريخ تولد : 2 نوامبر 1965

محل تولد : دهلي نو

مليت : هندوستاني

مذهب : مسلمان

قد : 176 سانتي متر

مدرک تحصيلي : ليسانس اقتصاد و فوق ليسانس فيلم سازي

محل تحصيل : کالج هنسراج

شغل : بازيگر و داراي کمپاني فيلم سازي

نام پدر : مرحوم تاج محمد خان

شغل پدر : وکيل ، مبارز و دارنده يک شرکت حمل و نقل

نام مادر : لطيف فاطمه ( فاطيما بيگم )

شغل مادر : دادرس دادگاه

نام خواهر : شهناز لالا

نام برادر : ندارد .......

نام همسر : گوري چيپر بعد از ازدواج گوري خان

شغل همسر : طراح لباس و تهيه کننده ( مه هونا )

نام فرزندان : ارين خان و سوهانا خان

غذاي مورد علاقه : مرغ سوخاري

نوشيدني مورد علاقه : پپسي کولا

ورزش مورد علاقه : کريکت

مکان مورد علاقه براي تعطيلات : گوا و لندن

تفريح مورد علاقه : مطالعه ، گردش در اينترنت

ماشينش : بي ام و ، سانترو و هيوندا

زوج متناسب : کاجول

بازيگران زن مورد علاقه براي نقش مقابلش : مادهوري ، جوهي ، کاجول ، پريتي ، راني

دوستان صميمي : اميتا ، سلمان ، مادهوري ، راني و پريتي و کارن جوهر

بازيگر مرد مورد علاقه : اميتا ، ديليپ کمار ، ريشي کاپور ، امير خان و اکشي کمار

بازيگر زن مورد علاقه : ممتاز

اولين حضور جلوي دوربين : نقش يک افسر در فيلم فيوجي با نام ابي مانيو

اولين فيلمش : ديوانا در سال 1993

به ياد ماندني ترين فيلمش : دلواله دلهينا ليجانگه


حقايق تلخ و شيرين از زندگي پر ماجراي شاهرخ خان:


شاهرخ خان بازيگري اش را مديون هيما ماليني است که استعداد بازيگري او را کشف کرد .

شاهرخ در مدرسه سنت کلومبا در دهلي نو تحصيل کرد و به عنوان بهترين شاگرد مدرسه عنوان
( شمشير افتخار ) را دريافت کرد .

اگر چه نام تولدش شاهرخ است اما ترجيح ميدهد در قراردادهايش با نام « شاه رخ » ياد شود.

به همراه دوستانش عزيز ميرزا و جوهي چاوالا يک شرکت توليد فيلم به عنوان « دريمز انليميتد »
را سرپرستي ميکند .

در فيلم هاي ساخته اديتا چوپرا بدون خواندن حتي يک خط از فيلم نامه بازي ميکند .

در سال 2000 با ورود هرتيک روشن همگان موقعيتش را در باليوود مورد تزلزل دانستند .

در سال 2004 از سوي مجله تايم به عنوان يکي از 20 چهره قهرمان زير 40 سال اسيا انتخاب شد.

درست در روز تولد بازيگر معروف ساموئل بيهان به دنيا امد .

پسرش ارين خان در فيلم کپي خوش کپي غم نفش کودکي کاراکتر وي را بازي کرد .

يک کمپاني حمايت از فيلم سازان جوان به نام « رد چيليز اينتر تاينمنت » را به همراه همسرش
اداره ميکند .

عاشق بازيهاي کامپيوتريست .

در دوران مدرسه زبان هنديش بسيار ضعيف بود اما مادرش از او قول گرفت که اگر با نمره خوبي در اين درس قبول شود اورا به سينما خواهد برد و شاهرخ به خاطر علاقه اش به اين هنر شرط را پذيرفت
و موفق شد.

با پريتي زينتا و جوهي رفت و امد خانوادگي دارد .

شاهرخ خان موفقيت چشمگيرش را بعد از استعداد خدادادي مديون کمپاني ياش چوپرا و کارگردان
بزرگ کارن جوهر ميباشد .

شاهرخ خان از جمله معدود بازيگراني است که با بيش از دو دهه حضور در سينما هيچ شايعه اي مبني بر رابطه با بازيگران زن نداشته !!!!!! فقط در مقطع کوتاهي رابطه او با کاجول به گوش ميرسيد
که با واکنش شديد شاهرخ و کاجول روبه رو شد . وبراي هميشه به فراموشي سپرده شد .

ويلايي در ساحل دبي در امارات متحده عربي خريداري کرده است .

مجري يک مسابقه معروف با عنوان « کائون بانگا کروپارتي » است .

خانواده اش از اهالي « کيسا کاهاني بازار » در پيشاور بودند .

دوران کودکي اش را براي تعطيلات در حيدر اباد ميگذراند و اکثر فاميل هاي مادري اش به انجا تعلق دارند .

از درد شديد و مزمن کمر رنج ميبرد .

سگي به نام چوباکا دارد .

سال 2006 در يک درگيري يکي از محافظينش به دست محافظ ديگرش با شليک گلوله از پا در امد !!!!!

در طي 16 سال 6 بار برنده جايزه بهترين بازيگر مرد از سوي جشنواره فير شد که البته با اين حساب دو عنوان ديگر از ديليپ کمار کمتر دارد .

هنگام اجراي کنسرتش در سريلانکا يک بمب گذاري در محل اجراي کنسرت وي باعث مرگ چندين
نفر شد .

او طبق امار مجله معتبر تايم با داشتن 3/6 ميليارد هوادار و تماشاگر در سرار جهان پر بيننده ترين
ستاره دنياست .

در سال 2002 لقب ششمين مرد برتر اسيا را از جانب مجله جادن دريافت کرد .

در مارس 2006 يک مجسمه از او وارد مجسمه هاي مومي مادام توسو در موزه معروف اين خانم در لندن انگلستان شد پيشتر مجسمه هاي اميتا باچان و ايشواريا راي باچان هم وارد موزه شده بودند.

شاهرخ جزء بازيگراني است که احساس نميکند قيافه خوبي دارد .

در مراسم عروسي اش او يکي از کت وشلوارهاي فيلم راجو بنگياجنتلمن را برتن داشت .

اولين فيلمي که شاهرخ در زندگيش ديده فيلم جوشيلا با بازي ديو اناند است .

از سالها پيش شاهرخ رستوراني در دهلي نو دارد.

در کلکته کلاب همه نظرها به شاهرخ وجود داردکه در سيزده دسامبر1995بعدازاکران دلواله دلهينا
لجاينگه توسط طرفدار معروفش « ارناب راي » برپا شد.

در هفتم اگوست 2002 شاهرخ با طرفدارانش درکلکته کلاب ملاقات کرد.

در اين کلاب قسمتي به نام موزه شاهرخ وجود داردکه دران تمامي اطلاعات ،عکسها ،فليمها و....وهر
چه را که مربوط به شاهرخ است نگهداري ميکنند.

بعداز عمل جراحي بر روي کمرش مدتي را به اجبار در خانه ماند وخواندن کتاب تاريخ کامل روسيه را
به پايان رساند.ومجذوب شخصيت « راسپوتين » شد.ضمنا دراين مدت يه يادگيري تدوين فيلم ،
خواندن کتابهاي اسلامي وتحقيق در مورد خاورميانه وبحران ان پرداخت .

شاهرخ خان بازيکن کريکتي در سطح جهاني است .بطوريکه سالها قبل کاپيتان تيم ملي کريکت کشورش بود!!!!!!!!!!!!!

شرکتهاي زيادي از او براي حضور در تبليغاتشان دعوت ميکنندولي اوتنها تعداد محدودي را پذيرفته
مانند: پپسي ، سانترو، اومگا وبک پاپپر .

يکي از کارهايي که در دوران تحصيل انجام مي داد اين بود که هرگاه معلم تازه اي به کلاس پاي
مي گذاشت او وانمود مي کرد که بيمار است وصرع دارد و غش مي کرد.!!!!!!!!!!!!!!!!!

اولين بار که شاهرخ شعري سرود زماني بود که يکي از خاله هايش رژ زننده اي برلب داشت و شاهرخ شعر نامناسبي در تحسين او سرود .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شاهرخ ادعا مي کند شوخ طبعي ، علاقه به باغباني و فراموشي را از پدرش به ارث برده است .

داستاني وجود دارد که مي گويد: شاهرخ اهنگ کلاسيک ومعروف اگوري تراگااوبلا از فيلم چيست چور
راهميشه براي گوري زمزمه مي کندواولين بار نيز با خواندن اين شعر از اوخواستگاري کرد.

جمله هميشگي شاهرخ براي طرفدارانش :
هيچ چيز در هيچکس ان قدر ارزش ندارد که مورد تقليد يا هم چشمي قرار بگيرد اگر ميخواهيد طرفدار من باشيد، اما از کشيدن سيگارخودداري کنيد .خيلي ها هستند که سيگار را جزوي لاينفک از من
مي دانند،ورسم سيگار کشيدن را شاهرخيسم مي نامند که واقعا درد اور است

شاهرخ بازيگري است که هيچگاه دست از تواضع وفروتني برنمي دارد.ااو همه جا عنوان کرده که کاش
مي توانست مانند بازيگراني چون رابرت دونيرو، اميتا باچان وامير خان بازي کند.!!!!!!!!

شاهرخ خان بدترين خاطره زندگي اش را فوت پدرش بر اثر سرطان در سال 1981 و فوت مادرش
در سال 1990 ميداند .

او بهترين خاطره زندگي اش را ازدواج با گوري ، دريافت اولين جايزه فيلم فير را ميداند.

بهترين خاطره دوره بازيگري اش هم بازي شدن با پسرش در فيلم کپي خوش کپي غم است .




اشنايي بيشتر با گوري خان:




گوري چيپر در هشتم اکتبر 1970 در هندوستان پا به عرصه گيتي نهاد.

او دختر افسر بازنشسته رامش چيپر مي باشد.

گوري در يک خانواده برهما به دنيا امد.

خانواده اش گياهخوار بودند ومعبدي براي انجام مراسم مذهبي در خانه داشتند.

گوري ازدانشجويان ممتاز دانشگاه بود که هيچ علاقه اي به هنر ومخصوصا سينما نداشت .

مادر گوري زني باتعصب به دين ومذهب بود .بطوريکه مانع اصلي ازدواج دخترش با شاهرخ خان بود.

ولي رامش چيپر مخالفتي با اين وصلت نداشت .

شاهرخ خان هم چون ديگر بازيگران معروف هند زندگي سالمي داردوهميشه بدور از جنجالهاي معمول
ستارگان سينماست .




داستان اشنايي شاهرخ وگوري :

شاهرخ براي اولين بار در سال 1986 هنگامي که با دوستانش يه يک سفر تفريحي در شهري ساحلي رفته بود متوجه دختري ميشودکه سرش را از روي کتاب بر نمي دارد .هيچ يک از دوستانش ان دختر را نمي شاختند.و خود شاهرخ هم خجالت مي کشيد نام ان دختر را بپرسد.اين ماجرا تمام ميشود تا اينکه ................
چند ماه بعدماجراي يک مهماني دانشگاهي پيش مي ايد ، در اين مدت فکر ان دختر از ذهن شاهرخ
دور نشده بود .!!!!!!!!
اما ناگهان دران مهماني باز بهم برخورد ميکنند.واين بار شاهرخ دلش رابه دريا مي زندواز گوري
خواستگاري ميکند.
گوري از مهرباني وصداقت شاهرخ خوشش امد و به او پاسخ مثبت داد ولي دو مشکل اسا سي برسر
راهشان وجود داشت .اول کار شاهرخ ودومي که مهمتر بود اين بود که شاهرخ مسلمان وگوري برهما بد وبا توجه به اينکه مذهب در هندوستان يکي از مسائل اصلي وکليدي ازدواج بود.اين وصلت را ناممکن به نظر مي رساند.

اما شاهرخ وگوري واقعا همديگر را عاشقانه دوست داشتند و نااميد نشدند.تا جايي که قرار شد بطور
مخفيانه با هم ازدواج کنند.اما در اخرين دقايق رضايت دو خانواده در برابر اصرار اين دو دلداده حاصل شد.

وسرانجام اين دو در تاريخ 25 اکتبر1991 همزمان با اوج گيري شاهرخ در حرفه اش با هم ازدواج کردند.

گوري چيپر بعداز ازدواج با شاهرخ نام خود را به گوري خان تغيير داد .

انها در مومباي ساکن شدندوچند سالي طول کشيد تا اوضاع مالي شاهرخ به حد مناسبي رسيد و
دقيقا در اوج قدرت او در سينماي هند، گوري باردار شد ودر 13 نوامبر 1997 اين زوج خوشبخت صاحب
پسري به نام ارين خان شدند.که در چند فيلم پدرش را همراهي کرده وحتي در چند کارتون همراه پدرش بجاي نقشهاي اصلي صحبت ويا دوبلوري کرده است .


سه سال بعد در 23 مي 2000 جمع خانواده شاهرخ پذيزاي يک فرزند تازه شد که اين بار دختري بود
به نام سوهانا.


خانه شاهرخ خان:

خانه شاهرخ يا همان ملک اشرافي او « مانات » نام دارد.که رو به روي درياي باندرا قرار دارد.که از
جهاتي يک منطقه توريستي هم محسوب ميشود.
يک خانه ويلايي وسيع که روزگاري متعلق به پارسيس ثروتمند بود.

مانات يک ملک ميراثي است وچنين اماکني هرگز تخريب نميشوند.وجزو مهم ترين بخشهاي شهر به
حساب مي ايد.
شاهرخ خان به همراه همسرش گوري ودو فرزندش به اضافه خواهرش شهناز خان در ان زندگي
مي کنند.
او به تازگي ساخت يک بناي جديد را در پشت ملک اغاز کرده وکه همگان ميگويند اي بنا بعنوان اداره شخصي شاهرخ ودوستان صميمي اش ، کارن جوهر وفرح خان مورد استفاده قرار خواهدگرفت .



فيلمو گرافي:


ديوانا : ريشي کاپور ، شاهرخ خان ، ديويا بهاراتي. 1992

چماتکار : شاهرخ خان ، اورميلا ماتندکار ، 1992

راجو بنگيا جنتلمن : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا و امريتا سينگ 1992

ديل اشناهه : شاهرخ ، جيتندرا ، ميتون ، امريتا سينگ و ديويا ، 1992

کينگ انکل : شاهرخ خان ، جکي شروف ، نغمه و دليپ تاهيل ، 1993

مايا ممساب : شاهرخ خان ، ديپا ساهي ، پارش راول ، 1993

بازيگر : شاهرخ خان ، کاجول ، شيلپا شتي ، دليپ تاهيل و جاني ليور 1993

دار : شاهرخ خان ، ساني دئول و جوهي چاوالا ، 1993

کپي ها کپي نا : شاهرخ خان ، تيکو ، جوهي چاوالا ، کريشنا مورتي ، 1994

انجام : شاهرخ خان ، مادهوري ديکشيت ، ديپاک تيجوري ، 1994

کاران ارجون : شاهرخ خان ، سلمان خان، کاجول ، مامتا و راکي گلزار ، 1995

زمانا ديوانا : شاهرخ خان ، راوينا تاندون ، امريش پوري ، جيتندرا 1995

گودو : شاهرخ خان ، مانيشا کويرلا ، 1995

او دارلينگ يه هاي اينديا : شاهرخ خان ، جفري ، ديپا ساهي و انو پام کر 1995

دلواله دلهينا ليجانگه : شاهرخ خان ، کاجول ، فريده جلال ، امريش پوري 1995

رام جانه : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ،‌ ويوک موشران ، 1995

تريمورتي : شاهرخ خان ، جکي شروف ، موهان ، انيل کاپور 1995

انگليش بابو دسي مم: شاهرخ خان ، سونالي بندره ، راجش واري 1996

ارمي ( حظور افتخاري ) : سري ديوي ، مونيش بهل ، 1996

چاهت : شاهرخ خان ، پوجا باهات ، انو پامکر ، راميا ، 1996

دشمن دنيا که ( حظور افتخاري ) : جيتندرا ، سومالاته ، محمود ليلا 1996

کويلا : شاهرخ خان ، مادهوري ، امريش پوري ، مونيش بهل ، رانجيت ، جاني ليور 1997

يس باس : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، گلشن ، اديتا پنچولي ، 1997

پرديس : شاهرخ خان ، ماهيما چودري ، امريش پوري ، 1997

دل تو پاگل هه: شاهرخ خان ، مادهوري ، کاريشما کاپور ، اکشي کمار ، فريده جلال ، 1997

دوپليکت : شاهرخ خان ، سونالي ، جوهي چاوالا ، فريده جلال ، مونيش بهل ، کاجول
( حظور افتخاري) ، 1998

دل سه : شاهرخ خان ، پريتي ، مانيشا کويرلا ، 1998

کوچ کوچ هوتاهه : شاهرخ خان ، کاجول ، راني ، سلمان خان ، فريده جلال ، جاني ليور 1998

بادشاه : شاهرخ خان ، تونکيل خانا ، امريش پوري ، راکي گلزار ، 1999

پير بي دل هه هندوستاني : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، جاني ليور ، دليپ تاهيل ، شاکتي کاپور پارش راول ، 2000

گجا گميني ( حظور افتخاري ) : مادوري ، شبانا ازمي ، ناصرالدين شاه ، 2000

هي رام ( حظور افتخاري ) : راني موکرجي ، هيما ماليني ، کمال حسن ، ام پوري ، 2000

جوش : شاهرخ خان ، ايشواريا ، چاندرا چورسينک ، شاراد کاپور ،2000

محبتين : شاهرخ خان ، ايشواريا ، اميتا ، ادي چوپرا ، شاميتا شيتي ، پريتي جانکياني ، جيمي شرگيل ، کيم شرما ، جوگال هانسارج ، 2000

وان تو کافور : شاهرخ خان ، جوهي چاوالا ، جکي شروف ، 2001

اشوکا : شاهرخ خان ، کارينا کاپور ، اجيت کمار ، راهول ديو ، سورج بالاجي ،2001

کپي خوشي کپي غم : شاهرخ خان ، کاجول ، اميتا ، جايا باچان ، کارينا کاپور ، هرتيک روشن
فريده جلال ، جاني ليور ، 2001

هم توم هاري هه صنم : شاهرخ خان ، مادهوري ، سلمان ، ايشواريا ، 2002

ديوداس : شاهرخ خان ، ايشواريا ، مادهوري ، کرن کر ، جکي شروف ، 2002

هر دل جو پيار کرگا :( حظور افتخاري ) سلمان خان ، راني ، پريتي ، 2002

شاکتي : ( حظور افتخاري ) : کاريشما ، سانجي کاپور ، ننه پاتکار ، 2002

ساتيا :( حظور افتخاري ) راني ، ويوک اوبري ، 2002

چلته چلته : شاهرخ خان ، راني ،‌ ساتيش شاه ، جاني ليور ، 2003

کال هو ناهو : شاهرخ خان ، پريتي ، سيف علي خان ، سونالي بندره ، جايا باچان ، 2003

يه لمحه جدايي که : شاهرخ خان ، راوينا و مونيش بهل ، 2004

مه هونا : شاهرخ خان ، سوشميتا سن ، زايد خان ، سونيل شتي ،‌ امريتا رائو ، 2004

وير و زارا : شاهرخ خان ، پريتي زينتا ، راني موکرجي ، اميتا باچان ، هيما ماليني ، کرن کر ، 2004

سوداس : شاهرخ خان ، گاياتري جوشي ، راجش ويوک ، کيشوري بلال ، 2004

کوچ ميتا هوجاهه ( حظور افتخاري ) : ارشد ورسي ، ماهيما چودري 2005

کال ( حظور افتخاري ) : اجي ديوگان ، جان ابراهام ، ويوک اوبري ، لاراداتا ، ايشا دئول ، 2005

سيل سيلي ( حظور افتخاري ) : تابو ، بوميکا چاوالا ، اشميت پاتال ، ريا سن ، جيمي شرگيل ، کي کي ، سلينا جتلي ، 2005

پاهلي : شاهرخ خان ، اميتا ، راني موکرجي ، جوهي چاوالا ، سونيل شتي ، 2005

الاگ ( حظور افتخاري ) : اکشي کاپور ، وينود خانا ، ديا ميرزا ، 2006

کپي الوداع الناکهنا : شاهرخ خان ، اميتا ، ابيشک ، راني ، پريتي ، جان ابراهام ، کرن کر ، 2006

دون : شاهرخ خان ، پريانکا چوپرا ، کارينا کاپور ، ارجون رامپال ، ايشا کپي کار و ارجون رامپال ، 2006

ام شانتي ام : شاهرخ خان ، ديپيکا ، 2007


فيلم هايي که برايشان جايزه بهترين بازيگر را دريافت کرده است :




ديوانا ، دلواله دلهينا ليجانگه ، انجام ، بازيگر ، دل تو پاگل هه ، کوچ کوچ هوتاهه ،

محبتين ، کپي خوشي کپي غم ، ديوداس ، کال هوناهو ، وير و زارا ، سوداس


بهترين نقش از نگاه منتقدين : نقش وي در فيلم محبتين .

بهترين نقش از نگاه خودش : نقش او در کوچ کوچ هوتاهه

ارزشمندترين جايزه : جايزه بهترين بازيگر براي فيلم ( بازيگر )

سخت ترين نقش او از نگاه کارشناسان : نقش او در پرديس

بهترين دوران بازيگري : دهه 90      

   Shahrukh Khan is God !!!          شاهرخ خان خداست!!!         

این سر تیتر جدید ترین شماره مجله National Geographic  است.بعد از آیشواریا که دختر چشم آبی هفته های اخیر غرب بود اینبار نوبت شاهرخ است که بالیوود را به عنوان یک رقیب خوب برای هالیوود معرفی کند.

مطالب این مقاله بیشتر به فیلم  ویر-زاراو مراحل ساخت آن مربوط است!!!

"Kajol is a dear friend. I know her family and she has a really sweet baby. I would love to do a film with her but it depends on the director and the producer. As far as I as a producer go, I don't suggest casting. Are all of you directors listening, I would love to do a film with my buddy Kajol."Shah Rukh

در یکی از برنامه های Koffe with Karen که شاهرخ و کاجول با هم  در آن حضور داشتند کارن علت اصلی اینکه شاهرخ دیگر با کاجول بازی نمیکند را جویا شد.

شاهرخ گفت: کاجول یک دوست خوب است.من خانواده اش را میشناسم و او یک فرزند زیبا دارد.من دوست دارم با او فیلم بازی کنم ولی این به کارگردان و تهیه کننده بستگی دارد.هر وقت هم که من تهیه کننده باشم .بازیگر انتخاب نمیکنم . ای بابا تمام کارگردان ها بشنوند من دوست دارم با کاجول فیلم بازی کنم.!!!

Rani Mukerji with Saira Banu and Dilip Kumar.Priety Zinta, Amitabh Bachchan, young Ayesha and Rani Mukerji.Kajol with sister Tanisha, Amitabh Bachchan and Rani Mukerji.

Article 4

$
0
0
سلام به دوستان گل خودم خوبید امتحانات خوب بود چه خبر من اومدم تا بعد از قرنی اپ کنم

رب نه رو دیدید من که واقعا کیف کردم خیلی قشنگ بود وای قربون رانی برم که عالی درخشید

الهی بگردم خبری ازش نیست

من اینجا به فریده و ازاده جونم زیارت قبول میگم واقعا امیدوارم که منم رو دعا کرده باشند

توی این چند روز اتفاقات زیادی واسم افتاد البته توی امتحانات

خواهرم افتاد پاش شکست بنابر این همه ی مسوولیت ها گردن من بود من هم که از این دختر درس خونا پدرم دراومد انقدر که پرستاری و پذیرایی کردم همه از همه جا میومدند ملاقات توی این مدتم حق اینترنت اومدن نداشتم

دوم اینکه داریم واسه ی عید نقاشی میکنیم وضع خونه خودمون کاملا بهم خورده الان وضعیت منو نمیدونم درک میکنید یانه الانم توی کافی نتم

من عکسای مای نیم ایز خان رو هم دیدم هم چنین بیلو باربر خیلی قشنگ بود امیدوارم عالی توی گیشه عمل کنه

راستی من پشت صحنه ی کانک و دیدم محشر بود اونجایی که شاهرخ خان تمام سس قرمزو روی لباس رانی میپاشه و مجبورش میکنه دستشوی توی اشغالا کنه محشر بود واقعا صد بارک الله به کارن

 تولد پریتی هم مبارک

 قربونش برم

ای همه ی وجود من                           نبود تو نبود من

برای همه ی عزیزانم خواهان موفقیتم

دوستتون دارم

ممنون از فریده مایا و شیواو شیدا جونم مریم گلم و ازاده ی نازنین دوست جونم نازی و صبا جون و راضیه و طنین جون که بهشون خیلی مدیونم

خیلی دوستون دارم

بای

 

 

تولد گلم مبارک

$
0
0
سلام بچه ها اگه گفتید امروز چه روزیه ؟

امروز یه گلی به دنیا اومده که من اونو خیلی دوست دارم



 

نام :راني موكرجي
تاريخ تولد :21مارس 1978
محل تولد :مومباي هندوستان
قد :156cm
رنگ مورد علاقه :نيلوفري ابي و صورتي ملايم
فيلمهاي مورد علاقه :تايتانيك ، دلواله ...و كوچ كوچ هوتاهه وقيامت سه قيامت تك
هنرپيشه مرد موردعلاقه وطني :راج كاپور ، اميت جي ، شاهرخ خان وسلمان خان
هنرپيشه زن مورد علاقه :هيما ماليني ، شرميلا تاگور ومادوري ديكشيت
دوستان صميمي : شاهرخ خان ، كارن جوهر



 

+*+*+*+*+*+*+*+*+*+



 

مطالب خواندنی در مورد ملکه قلبها ::



 

65درصد مردم هند طرفدار راني هستند كه او پس از شاهرخ با 78درصد وسلمان با 69 در صد در رتبه سوم محبوبترين هاست ولي در بين زنان در مقام اول مي باشد.



 

راني بخاطر تركيب صورت بانمك ونوع خنده ها و چشمهاي زيبايش خيلي سريع مورد توجه كارگردانان بزرگ قرار گرفت وپيشنهاد حضور در چندفيلم را دريافت كرد.



 

تمامي ستارگان بزرگ باليوود راني را يك دختر دوست داشتني و يك هنرپيشه تراز اول ميدانند.



 

علاقه شديد او به شاهرخ تا حدي است كه هنگام بستري شدن شاهرخ در بيمارستان تا زمان ترخيص بالاي سرش بود واز او پرستاري ميكرد.



 

راني در فيلم بلك ساخته سانجي ليلا بهانسالي بيشترين دستمزد را بين زنان باليوودي دريافت كرد.



 

در فوريه 2006 نام او هشتمين نام در ليست قدرت مندترين هاي باليوود بود .او يكي از معدود ترين بازيگران زني ست كه توانسته به اين ليست مردانه راه پيدا كند.



 

نام راني از سال 2005 تا سال 2007 به طور پي در پي در ليست 10 بازيگر برتر زن سال قرار گرفته است.



 

راني تنها هنرپيشه زن باليوود است كه در دهه اخير در يك سال هم جايزه نقش مكمل و هم بازيگر برتر را برده است وهمچنين تنها زني است كه دو سال پياپي بهترين بازيگر زن سال شده است.



 

رانی تنها بازیگر زن بالیوود است که 4 سال متوالی لقب ملکه قلبها را از جشنواره سبسه فوریت کان دریافت کرد

.

نام راني در زبان بنگالي وهندي به معنايملكه است.


 

تولد گلم مبارک

$
0
0

به نام خدا



هر سال برنامه های سرگرم کننده مثل مدیا ۱۰ نفر از ستاره های بالیوود که در این دهه ی آخر بیشترین سرگرمی در بین مردم رو داشتند رو انتخاب میکند. که امسال با جشنواره ی ایفا این کار رو میکند.

اسم های بزرگی مثل : آمیتا بچان امیر خان شاهرخ خان اکشی کمار هرتیک روشن کارینا کاپور پریانکا شیلپا پریتی و رانیجزو این ۱۰ نفر انتخاب شده ی امسال بودند

که بیشترین امتیاز رو برای این دهه ی اخر بالیوود به عنوان سرگرم کننده ترین گرفتند.

ولی فقط ۵ تا از این ده نفر در مراسم حضور داشتند. آمیتا بچان/ پریتی زینتا/ کارینا کاپور/ شیلپا و پریانکا چوپرا.

شاهرخ خان نتونست در مراسم باشه به خاطر عملی که بر روی شانه اش داشت.

آمیتا بچان گفت: من ۴۰ سال هست که در صنعت بالیوود کار میکنم و تشکر کرد از جایزه ای که بهش دادند

درخواست طرفدارهای رانی از فرهان اختر برای دعوت از رانی در شوی تلویزیونی
oye its friday

از اونجایی که طرفدارهای رانی دیگه طاقتشون تموم شده و دلتنگ دیدن رانی هستند مجبور شدن به فرهان اختر پناه ببرن و تو فروم برنامه ی اوی ایتز فرایدی ازش درخواست کردند که رانی رو ت وبرنامش دعوت بکنه.

شاهید و تمام ستایش هایش برای ملکه بالیوود
از وقتی که شاهید کاپور بازیگر بزرگ سینمای بالیوود فرصتی برای بازی در مقابل رانی موکرجی بدست آورده. با دیدن استعداد بازی رانی، یکدم شروع به خواندن نغمه های ستایش گرانه به او کرده.
اون از این موقعیت سوپرایز شده و خودشو خیلی خوش شانس میدونه که با رانی در پرده نمایش همبازی شده. شاهید میگه: من هیجان زده هستم از اینکه با رانی کار میکنم. من کار های برجسته زیادی از اون دیده بودم و واقعا قدرت بازیگریشو درک کردم. شاهید با حالت طنز گونه میگه: حالا، این هم یک شاهکار از من خواهد بود. به خاطر همبازی شدن با بازیگری که در گذشته چندین کار خوب انجام داده و تجربه های بزرگی رو فراگرفته.
کمپانی یاش راج فیلم نام جدیدی برای رانی نیست ولی شاهید برای اولین بار کار میکنه در تولید فیلم و تقدیر میکنه از سبک مدیریت روند کار آنها ( منظورش کمپانیه حرفه ای یاش راج هستش که متاسفانه در ادامه آونوراگ سینگ خراب کرد)
شاهید میگه: فقط هنگامی که شما با بنر یاش راج فیلم کار کنین هستش که می فهمین که چرا مردم دارن وابسته میشن به این بنر. سبک انجام کار های اونها بسیار حرفه ای هستش. او اضافه میکنه: اونها تا حدی باهات ارتباط بر قرار میکنن که تو میتونی باهاشون در مورد مسیر و روند ساخت فیلم هم گفتگو کنی که این نشان از تجربه شگفت آورشون هستش.
صرف نظر از فیلم در دست کار شاهید در مقابل رانی موکرجی در کمپانی یاش راج فیلم. شاهید با پریانکا چوپرا برای بنر Vishal Bharadwaj Kaminay به زودی با کارگردانی پدرش Pankaj Kapur ستاره درخشان دوران قدیم بالیوود کسی که بیشتر از 30 سال در صحنه حضور داشت.

Article 1

$
0
0

 

 

 شاهرخ :رانی اینقدر مادرشو دوست داره که بعضی وقتها می گم کاش جای مادرش بودم
رانی :شاهرخ شخصیه که من هر کاری بخاطرش می کنم

سلام دوباره

$
0
0
سلامی دوباره به همه ی عزیزان  که با حضورشون در وب من رو خوشحال کرده بودند و

ضمن تبریک ماه مبارک رمضان  بنده باید چند خب را به شما بدهم این سال یعنی سال۹۰ من کنکور داشتم و از اول به ما گفتن که قید همه چی رو هم بزنیم منم که خر دیگه نه تو نت اومددم نه دیگه فیلم دیدم اما هر از گاهی به وبم سر میزدم  البته قایمکی خلاصه ما ۱۰ تیر کنکورمون دادیم امدیم خانه ناراحت لازم به ذکر است که وقتی پاسخ نامه و دادم تا خونه داشتم گریه میکردم چون رشته ی من تجربی بود و کنکورمونم خیلی سخت.....بعدش یعنی روز شنبه  به من خبر دادند که پدرم تصادف کرد ه البته راننده در رفت و پدرم ضربه مغزی شده بود و توی کما بود برای اینکه من کنکورمو بدم روحیه ام خراب نشه به من نگفتند پدرم شنبه ۱۱ تیر فوت کرده دیگه خاتصه واسه من هیچی نموند نه روحیه نه حس و حال الانم اومدم یه کم باهاتون حرف بزنم چو دلم خیلی گرفته بود خیلی توی این یه سال دلم برای فریده ازاده و شیوا و شیدا ورویا و...... تنگ شده بود دوستتون دارم بهم کمک کنید لطفا